به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از دنیای بورس ، بر اساس اخبار موجود خودروسازان سرانجام افزایش نرخ را دریافت کردند. این افزایش نرخ موضوعی بود که لازمه نجات صنعت خودرو بود. با این حال برخی نجات صنعت خودرو را با حال مساعد این صنعت اشتباه گرفته‌اند. نجات صنعت خودرو به این مفهوم است که می‌توان امیدوار بود به دنبال افزایش نرخ فروش محصولات، تولید خودروسازان متوقف نشود. در این شرایط امیدواریم که صنعت خودرو کشور به عنوان یک صنعت وضعیت رو به بهبودی داشته باشد اما این موضوع بر اساس متغیرهای کنونی با واقعیت در تناقض است.

علت صف نشینی نمادهای خودرویی

علت صف‌نشینی نمادهای خودرویی کاملا مشخص است؛ خبری که مدت‌ها بازار انتظارش را می‌کشید یعنی اصلاح قیمت فروش خودرو. در این میان شاید اگر کوتاهی مقام ناظر بورسی در حذف دامنه نوسان قیمتی نبود احتمال شکل‌گیری هیجانی در نمادهای خودرویی به غایت پایین می‌آمد. بار دیگر مشاهده صف باعث شده که معامله‌گران به خصوص مبتدیان در سمت خرید فعال شوند و این موضوع نگرانی از زیان‌های آتی را افزایش داده است.

حتی شاید بسیاری از معامله‌گرانی که در سمت خرید چنین نمادهایی فعال می‌شوند سالیان درازی باشد که در بورس تهران فعالیت دارند اما به صورت مشخص می‌توان گفت که توهم آگاهی از علل رشد قیمتی بارها در بورس تهران خود را به نمایش گذاشته است. برای همین نمادهای خودرویی مثال بارز زمستان سال 94 بود. در حالی‌که کارشناسان خبره بازار بر تشکیل حباب قیمتی تاکید داشتند اما بی‌توجهی بازار در نتیجه موج رکودی چندین ساله را به وجود آورد.

در این میان زیان‌دیدگان از این موضوع نه بازیگران قدیمی بازار بودند بلکه اشخاصی بودند که از شدت عرضه‌ها با خبر نبودند. البته افرادی که از زیان سنگین در مسیر ریزش متداوم سها خودرویی فرار کردند نیز به دنبال آگاهی از واقعیت‌ها نبود بلکه رفتار مسری که در مسیر صعودی به رشد قیمتی نمادهای خودرویی منجر شده بود، در مسیر نزولی تکرار شد. در شرایط کنونی نیز باید به معامله‌گرانی که احتمالا عضو کانال‌های تلگرامی هستند که تعداد زیادی عضو دارند و بعضا تحلیل‌های توهمی را از آینده صنعت خودرو ارائه می‌دهند باید هشدار داد. صنعت خودرو کشور بر خلاف میل و به دنبال تحریم و همچنین سیاست‌های اشتباه چندین ماه اخیر دولت وضعیت مناسبی را دارا نیست.

افت شدید تولید در تمامی خودروسازان در آبان یک علامت هشدار بود که شاید در شرایط کنونی برای مالکان سهام خودرویی بی اهمیت تلقی شود و حتی داستان‌سرایی در این خصوص ادامه داشته باشد اما بورس تهران همان‌طور که یک‌بار طعم سودهای کلان از سهام خودرویی را چشیده است برای مدت زمان طولانی داغ زیان ناشی از تخلیه حباب را تجربه کرده است.

رویاپردازی از صنعت خودرو

زمانی‌که داستان‌ها و روایت‌ها جای تحلیل را می‌گیرند باید ترسید. از نظر بنیادی توجیهی برای خرید سهام خودرویی مشاهده نمی‌شود، امید که رویه میان‌مدت خلاف تحلیل‌های کنونی را نشان دهد، چون بخشی از اقتصاد این کشور به صنعت خودرو وابسته است و هیچ‌کس تمایل به ضعف اقتصاد کشور را ندارد. با این حال توضیحات بنیادی کافی در خصوص ضعف شدید صنعت خودرو پیش از این ارائه شد. مطابق با انتظارات ریزش شدید تولید خودرو در آبان نیز رقم خورد. در شرایط کنونی ممکن است بار دیگر توهم نمودارها یا داستان‌های رویایی دامن خریداران سهام را بگیرد اما لازم است به این موضوع توجه شود که به قطع خریداران پیشین نمادهای خودرویی که برای چندین ماه تحلیل اشتباه از وضعیت بنیادی این صنعت ارائه داده‌اند در شرایط کنونی از میزان اشتباهات خود آگاه شده‌اند. در نتیجه این موضوع احتمالا زیان به افرادی می‌رسد که در خیال خود از زیر و بم (اثر دانینگ-کروگر را در رفتار معامله‌گران ارز و بورس در «دنیای بورس» مطالعه کنید) این صنعت آگاه هستند و در حالی‌که هیچ اطلاعی از وضعیت کلان کشور و همچنین این صنعت در دست ندارند. البته این موضوع به این معنی نیست که هیچ امیدی برای بهبود وضعیت سودآوری صنعت خودرو وجود ندارد اما در شرایط کنونی و با وجود افزایش نرخ تنها امیدی که وجود دارد کاهش زیان شرکت‌های خودرویی تا نقطه سر به سر است.

یکی از مشکلاتی که با توهم آگاهی از وضعیت موجود ایجاد می‌شود نگهداری نمادهای خودرویی حتی در صورت آغاز روند نزولی است و همین موضوع باعث می‌شود که علاوه بر زیان از این بخش سود احتمالی در بخش‌های دیگر بازار (سرمایه‌گذاری در سهام دیگر گروه‌ها) نیز از کف برود.