درباره تنها کارخانه دوچرخهسواری ایران چه میدانید؟
ایستاده روی دوچرخ
عصر خودرو- این روزها خیلیها از دوچرخهسواری و فرهنگ آن در کشورمان سخن میگویند اما کمتر کسی است که اشاره کند نخستین، بزرگترین و مهمترین گام این فرهنگسازی، ایجاد و تولید دوچرخههایی با کیفیت در داخل همین ایران خودمان است.
سه شنبه ۱۱ تير ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۵:۰۰
به گزارش پایگاه خبری«عصر خودرو» به نقل از همشهری، دراینباره، پای گفتههای بیژن طالعیفاز نشستهایم. طالعیفاز، بنیانگذار و مدیرعامل تنها کارخانه دوچرخهسازی کشورمان است که آن را با نام دوچرخهسازی قوچان یا آساکدوچرخ به یاد میآوریم.
دوچرخهسازی با طعم صادرات
مجتمع صنعتی دوچرخهسازی قوچان یا همان آساک دوچرخ، از سال1377 شروع بهکار کرده است. ظرفیت ابتدایی هم که برایش تعریف شده بود، سالانه300هزار دستگاه بود. البته هماکنون، تولید روزانه این مجتمع صنعتی 500، 600 دستگاه است؛ کارخانهای که از سال1383 حتی صادرات دوچرخه به ترکمنستان، افغانستان، کوبا، عراق و ونزوئلا را هم در سیاهه تجربیات و دستاوردهایش ثبت کرد. ضمن اینکه این کمپانی، خط مونتاژ 100هزار دستگاهی دوچرخه را هم در زمان ونزوئلای هوگو چاوز راه انداخت که قصه خودش را دارد؛ قصهای سرشار از تعطیلی و تخریب این خط تولید در روزگار پس از مرگ چاوز.
تولید؛ اولویت اول
طالعیفاز، بنیانگذار این خط تولید دوچرخهسازی است. البته آنها یک مجتمع صنعتی و تولیدی بزرگ دارند که تنها یکی از کارهای آن، تولید همین دوچرخه است. لیسانس مکانیک و دکتری اقتصاد بینالملل و کارآفرینی هم دارد. آنها هماکنون، 43 نوع دوچرخه در مجتمعشان تولید میکنند؛ مجتمعی که در 200هزار متر زمین و 65هزار متر سالن، با 30میلیون دلار ماشینآلات نصب شده در آن سروسامان یافته؛ جایی که 125نیروی تحصیلکرده لیسانس تا دکتری را درگیر خودش کرده.
83درصد تولید در داخل
از طالعیفاز میخواهیم درباره این مجتمع بیشتر برایمان توضیح بدهد. میشنویم: «بعد از شکلگیری این مجموعه، تا سال 1395هر طور که بود توانستیم خودمان را اداره کنیم. تا اینکه در این سال به درخواست شورای تأمین استان تعطیل شدیم. چون جلوی واردات گرفته شده بود و مواداولیه به دستمان نمیرسید. دوچرخه هم حتی با توجه به نفعی که برای کشورمان داشته و دارد، اولویت هشت و ده بود. به همین دلیل ارز لازم به ما تعلق نمیگرفت. این در حالی بود که در سال1384 و به درخواست دولت وقت، ما حتی یک خط مونتاژ صدهزار دستگاهی دوچرخه در ونزوئلا هم راه انداختیم. ظرفیت یک شیفت کامل ما، 300هزار دستگاه در سال است. یعنی ما اگر 3 شیفت و بهطور کامل کار کنیم، حتی میتوانیم یکمیلیون دستگاه هم تولید داشته باشیم. این در حالی است که سالانه 3میلیون دوچرخه وارد کشور میشود؛ از کشورهایی چون چین، تایوان، ژاپن، ایتالیا، هند و... . این واردات ارز زیادی از کشور خارج میکند؛ ما دستکم میتوانیم یکسوم این دوچرخهها را با کیفیتی بالاتر تولید کنیم تا این همه ارزبری نداشته باشند.».
خانهتکانی اساسی یک دوچرخهساز بزرگ
در سال95 که حکم تعطیلی این کارخانه آمد، خیلیها کار آن را پایانیافته دانستند؛ یعنی که از این پس همه دوچرخههای مورد نیاز کشورمان، باید وارد میشد اما سرسختیهای کارآفرین قصه ما، کار خودش را کرد و نگذاشت که نفسهای آخر این خط تولید به شماره بیفتد؛ «مشکل اصلی ما سرمایه در گردش است. 5/4میلیون دلار ما در سرمایهگذاری ونزوئلا به پیشنهاد دولت از بین رفته بود. در نهایت، جناب دکتر ربیعی، زمانی که وزیر کار و رفاه بودند، بازدیدی از اینجا داشتند. گفتند که اینجا دستکم 50میلیارد تومان سرمایه در گردش میخواهد. در نهایت از طریق بانک رفاه 5میلیارد تومان کمک کردند. کمکهایی هم در زمان وزارت مهندس نعمتزاده صورت گرفت.»
در نهایت، آساکدوچرخ در خردادماه سال گذشته دوباره جانی تازه گرفت و به خط تولید و آغوش صنعت کشور بازگشت. بزرگترین مشکل آنها هم همان 17درصد قطعاتی است که از خارج کشور باید وارد کنند که هزینه بالایی برایشان ایجاد میکند. با همه این احوالات و سختیها، این شرکت توانسته در 4سایز و 43نوع، دوچرخههایی برای همه اقشار تولید کند؛ آنهم با اینکه قیمت مواداولیه مورد نیازشان طی این سالها، گاهی رشد 30برابری هم داشته است!
ماجرای 13هزار چک برگشتی
کمی از حالوهوای مشکلات کسبوکارشان بیرون میآییم تا طالعیفاز، برایمان از فرهنگ دوچرخهسواری بیشتر بگوید. میشنویم: «هماکنون مصرف دوچرخه در کشورمان، 5/3میلیون دستگاه است که نزدیک به 170تا 180هزار آن را ما تولید میکنیم. ما هماکنون استاندارد دوچرخهسازی در ایران هستیم. البته نزدیک به 4، 3 هزار دستگاه در سال، با برند متفرقه آساکدوچرخ و توسط دیگران تولید میشود که عدد قابلتوجهی نیست. نمونههای وارداتی چینی، بعد از 5، 4ماه کار کردن از دور خارج میشوند. نمونهاش را در بوستانهای ایران میبینیم. الان در بوستان چیتگر دوچرخههای ما 8سال است که دارند کار میکنند، ولی انبار این بوستان پر از دوچرخههای متلاشی شده چینی است. ما تأکید زیادی روی گسترش فرهنگ دوچرخهسواری هم داشتیم؛ بهعنوان مثال در سال1384، طرح سلامت را اجرا کردیم که طی آن 13هزار و 500دوچرخه را با پست در خانه مردم فرستادیم؛ آن هم با دریافت 5هزار تومان مبلغ نقد اولیه و قسط 3هزار تومان ماهانه. نتیجهاش برای ما، انباشت 13هزار چک برگشتی بود. البته از نظر مالی شکست خوردیم، ولی معتقدیم که طرحمان با موفقیت همراه بود».