چرا اکثر خودروهای گرانقیمت دوران پیش از انقلاب اسلامی، به شاه مخلوع نسبت داده میشوند؟
معمــــای شــاه!
عصر خودرو - دیگر کمتر فرد علاقهمند به خودرویی در ایران و حتی سایر نقاط جهان وجود دارد که آوازه خودروهای گرانقیمت و ارزشمند شاه مخلوع ایران را نشنیده باشد. پهلوی دوم در دوران زمامداری، تعداد زیادی از خودروهای ارزشمند و خاص را خریداری کرد که برخی از آنها در همان دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی توسط خود او فروخته و یا هدیه داده شدند. باقی نمونهها نیز در زمان پیروزی انقلاب اسلامی مصادره شده، بخشی بعدها از طرق گوناگون از کشور خارج شده، برخی نیز در آنچه امروزه موزه خودروهای تاریخی است، نگهداری میشوند.
سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۵:۰۰
به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، امروزه میبینیم مالک اول بسیاری از خودروهای خاص و یا حتی معمولی، به شاه و خانواده او نسبت داده میشود. سوالی که برای علاقهمندان مطرح است این است که آیا واقعا مالک همه این خودروها پهلوی دوم و دربار او بوده است؟ در این مطلب سعی داریم تا به بررسی این موضوع و عوامل تعدد خودروهایی که به دربار پهلوی دوم نسبت داده میشود، بپردازیم.
محدودیت واردات خودرو
یکی از مواردی که همواره در کشورمان برقرار بوده، محدودیت واردات خودرو است. در دورههایی این محدودیت به قطع واردات انجامیده و در دورههایی نیز به افزایش قابل توجه هزینه گمرکی ختم شده است. در دوران پیش از انقلاب اسلامی نیز محدودیتهایی برای واردات و مالکیت خودرو وجود داشت که برخی نانوشته و برخی نیز به صورتی بود که عملا افراد عادی توانایی واردات و تملک خودروهایی خاص را نداشتند. برای مثال، عنوان شده که در دورهای مالکیت خودروهای مشکی رنگ برای افراد عادی با محدودیت مواجه بوده است. اما در مورد واردات خودرو نیز مشکل این بود که برای واردات خودروهایی خاص همانند محصولات فراری، لامبورگینی، مزراتی، رولزرویس و بنتلی باید مبالغی سنگینی به گمرک میپرداختید که عملا پرداخت آن برای افراد عادی امری غیرممکن بود. همین مورد سبب شد تا در این دوره بیشتر خودروهایی از این دست که وارد ایران شدند، به سفارش دربار و یا وابستگان دربار و اصطلاحا با مجوز درباری وارد ایران شوند تا از پرداخت عوارض و مبالغ هنگفت گمرکی معاف شوند. افرادی که مالک اول این خودروها بودند، تا حدود 2 سال حق فروش و یا واگذاری این خودروها را نداشتند و اکثرا پس از 2 سال خودرو را میفروختند. بدین ترتیب یک روند کلی واردات خودرو درباری و فروش آن پس از 2 سال با سودی سرشار به راه افتاده بود که توسط برخی نزدیکان دربار به طور مداوم پیگیری میشد. همین امر بهانهای شده تا در سند سفارش بیشتر این خودروها، نام دربار و یا نزدیکان پهلوی دوم عنوان شود، در صورتی که ممکن است در واقع حتی مالک اول آن خودرو فردی دیگر بوده باشد.
علاقه ثروتمندان و دربار به خودروهای خاص
بر هیچ کس پوشیده نیست که پهلوی دوم و ثروتمندان دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، علاقه شدیدی به خودروهای خاص ایتالیایی، انگلیسی، آمریکایی و آلمانی داشتند و حجم زیادی از این خودروها برای استفاده شخصی این افراد در این دوره وارد ایران شد که هنوز هم بخشی از آنها در کشورمان باقی مانده است. متاسفانه بیشتر درباریان و افراد وابسته، این حقیقت را کتمان میکنند. برای مثال در یکی از وبسایتهای وابسته به این افراد عنوان شده که در این دوران، دربار کلا 19 خودرو در تملک داشته که ادعایی خندهدار به نظر میرسد. برای نمونه کافی است تعداد زیاد خودروهای مرسدس بنز گارد، چندین دستگاه دایملر، رولزرویس و جگوار دربار و نمونههایی همانند لامبورگینی میورا و فراری برلینتا باکسر را در نظر بگیرید تا دروغ بودن این ادعا مسلم شود. با این حال بسیاری نیز خودروهایی که در طول تاریخ در تملک شاه و دربار او بوده را هزاران دستگاه عنوان میکنند که این ادعا نیز صحت ندارد و اصلا منطقی نیست. بسیاری از خودروهایی که در این دوره وارد کشور شد، همانگونه که گفتیم به سفارش برخی نزدیکان وارد کشور شدند و همین خودروها بعدها به خود دربار پهلوی دوم نسبت داده شدند.
هدایا و خودروهای اهدایی
در میان خودروهایی که به پهلوی دوم و خانواده او نسبت داده میشوند، برخی موارد نیز وجود دارند که هرگز توسط آنها خریداری نشدند، بلکه از طرف نهاد، شرکت و یا مواردی از این دست به آنها اهدا شده است. پیرامون چرایی این قضیه و نقش آن در ارتباطات گوناگون در مطلبی جداگانه به طور مفصل پرداختهایم. اما بسیاری از این هدایا، چندان باب میل شخص شاه سابق و افراد وابسته به او نبودند و معمولا یا در گوشهای خاک میخوردند و برخی نیز رها میشدند تا در نهایت به شخص و نهاد دیگری اهدا میشدند. همه این خودروها نیز به نحوی با دربار پهلوی ارتباط داشتند، اما نمیتوان آنها را به طور رسمی خودرو درباری دانست. علاوه بر این خودروهای زیادی نیز بودند که توسط شاه و اطرافیان او خریداری میشدند، اما بعدها به دلایلی خاص از جمله خستهشدن آنها از خودرو مذکور، مناسبتهای ویژه و مواردی از این دست، به فردی دیگر از نزدیکان و وابستگان هدیه داده میشدند. در این میان میتوان به مرسدس بنز 300SL رودستر سفیدرنگی اشاره کرد که امروزه در کاخ موزه سعدآباد نگهداری میشود و مالک اول آن به احتمال بسیار زیاد خواهر دوقلوی پهلوی دوم بوده و بعدها آن را به فرزند شاه مخلوع هدیه داد.
سوءاستفاده دلالان داخلی و خارجی
حال که عوامل تعدد خودروهایی که به دربار نسبت داده میشوند را برشمردیم، بهتر است عامل اصلی این پررنگ شدن را بررسی کنیم. این عامل چیزی نیست مگر سودی که در ارتباط دادن یک خودرو به دربار پهلوی وجود دارد. در کشورمان بسیار میبینیم که خودروهایی خاص و یا حتی معمولی، با عنوان درباری و یا خودرو شاه معرفی میشوند و در موارد زیادی نیز با همین عنوان برای فروش آگهی میشوند. در میان این خودروها موارد خاصی وجود دارد که حقیقتا متعلق به دربار، گارد، افراد وابسته به دربار و مواردی مشابه بودهاند و در دوران مزایدههای دهههای 60 و 70 شمسی، به افراد عادی واگذار شدهاند. اما در موراد بسیاری، این خودروها اساسا ارتباطی به شاه و دربار پهلوی نداشتهاند و ممکن است صرفا به فردی ثروتمند و خاص تعلق داشته، حتی متعلق به اداره و یا نهادی در آن زمان بودهاند که بعدها از طریق مزایده به فروش رسیدهاند. با این حال عدهای از مالکان اصرار دارند که این خودروها درباری است، تا بدین وسیله قیمت خودرو مذکور را افزایش دهند و به نحوی از این عنوان سوءاستفاده کنند. موارد مشابه متعدد دیگری نیز در سطح جهانی وجود دارند. در میان خودروهای خاصی که از ایران خارج شدهاند، نمونههایی وجود دارند که واقعا متعلق به شاه ایران بودند و تعداد زیادی از این خودروها نیز صرفا با مجوز دربار (برای معافیت از هزینههای سرسامآور) وارد کشور شدند، اما همه این موارد برای افزایش قیمت و بازارگرمی، به شاه و خانواده او نسبت داده میشوند. بنابراین هر وقت در فضای مجازی، اخبار و شبکههای اجتماعی با خودرویی مواجه شدید که با عناوینی همانند درباری، خودرو شاه، Shah of Iran و Shah of Persia پررنگ شده، به سرعت این ادعا را باور نکنید، چرا که ممکن است برچسبی برای افزایش قیمت و سوءاستفاده مالک باشد.
کلکسیونر نهچندان گمنام
یکی از افرادی که در دوران پهلوی دوم اقدام به جمعآوری خودرو در مقیاسی بزرگ میکرد، خانواده فولادی بود. این خانواده متمول تعداد زیادی از محصولات مرسدس بنز را جمعآوری کرده بود که در این میان میتوان به تعداد زیادی از سری 300، 220 و محصولات خاصی همانند ارزشمندترین جواهر موزه خودروهای تاریخی یعنی 500K اشاره کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تقریبا تمامی خودروهای مجموعه فولادی مصادره شد و این خودروها بعدا به سوله پشتی محل کنونی موزه خودروهای تاریخی منتقل شدند. بدین ترتیب تعداد زیادی از مرسدس بنزهای کلاسیک موزه و انبار آن که در حقیقت همان سوله پشتی است، متعلق به این خانواده بودند و ارتباط چندانی با دربار پهلوی دوم نداشتند. با این حال بسیاری از وجود مجموعه بزرگی در اختیار خانواده فولادی اطلاع ندارند و متاسفانه عدم اطلاعرسانی صحیح مسئولان موزه نیز سبب شده تا این واقعیت از نظر بسیاری از علاقهمندان و بازدیدکنندگان موزه پنهان بماند.
داستان دوقلوها
خواهر دوقلوی محمدرضا پهلوی یعنی اشرف، همانند برادرش علاقه شدیدی به خودروهای خاص و لوکس داشت و در دوران پهلوی دوم، تعدادی از خودروهای خاص و گرانقیمت را خریداری کرد. برخی از این خودروها به ایران آمدند که تصاویری از وی سوار بر آنها نیز وجود دارد. علاوه بر این اشرف پهلوی به طور مداوم به خارج از کشور سفر میکرد و در این سفرها نیز از خودروهایی استفاده میکرد که در تملک او بود. خودروهایی که در ایران در اختیار او بودند پس از پیروزی انقلاب اسلامی عمدتا مصادره شدند که تعدادی از آنها نیز در موزههای کشورمان به نمایش درآمدهاند. اما خودروهایی که در خارج از کشور مورد استفاده او بود، مصادره نشد و تا مدتها در اختیار او بود. یکی از این خودروها استون مارتین V8 ونتیج سورمهایرنگ مدل 1975 بود که هرگز به ایران نیامد و در فرانسه مورد استفاده اشرف پهلوی قرار گرفت. این خودرو در دهه 80 میلادی به یک ایرانی دیگر فروخته شد و چندی پیش نیز در معرض حراج قرار گرفت.