به گزارش پایگاه خبری«عصر خودرو»، اگرچه کیا و هیوندای به خوبی تواناییهای صنعت خودروسازی کره جنوبی را اثبات کردند اما سانگیانگی که معتقد بود «کره میتواند» خود در عمل نسبت به هموطنانش در حاشیه قرار گرفت. این روزها سانگیانگ با طراحیهای متفاوت و ساختارشکن و سعی در استقلال از مهندسی مرسدس بنز، روندی نوین را در پیش گرفته است. تصمیم گرفتیم تا ساعاتی را با یک دستگاه نسل سوم سانگیانگ کوراندو بگذرانیم تا ببینیم آیا سانگ یانگ هم «میتواند»؟
سانگ یانگ کوراندو پیش از این نیز در بازار کشورمان در قالب نسل دومش حضور داشته اما به سبب سبک طراحی متفاوت خود، ناشناختهبودن برند سانگیانگ برای خریدار ایرانی و فقدان تجهیزات مشتریپسند در آن مقطع چندان مورد توجه نبود. کوراندو که در مقطعی با نام دوو کوراندو نیز تولید میشد، پس از یک غیبت چندساله از سال 2010 مجددا در لیست محصولات سانگیانگ با عنوان نسل سوم (C200) ظاهر شد و نهایتا پس از تجربه یک نوبت فیسلیفت، حال به بازار کشورمان گام گذاشته است. از نظر طراحی، کوراندو سبکی کاملا متفاوت از هموطنان خود پیش گرفته است. محصولات سانگیانگ همواره به طراحیهای ساختارشکن شهرت داشته اما در خصوص کوراندو نسل 3 ظاهرا سعی شده مجموعهای متناسب و منطقی طراحی شود. طراحی آن همانند سایر همکلاسان شرقی اغراقشده نیست اما ساده و متناسب است و رگههایی از سبک طراحی شرقی به وضوح در آن به چشم میخورد. به صورت کلی در بازار کشورمان از محصولات سانگ یانگ به عنوان خودروهایی متفاوت و محافظهکار یاد میشود و این مسئله در خصوص کوراندو نسل 3 نیز صدق میکند.
طراحی ساده کوراندو این مزیت را به همراه دارد که نسبت به طراحیهای اغراقشده متداول در این کلاس، متفاوت جلوه کند و در بلندمدت نیز خستهکننده نباشد، ضمن آنکه سر هر تقاطع نمونهای از خودرو خود را مشاهده نمیکنید. از نمای جلو به بعد، طراحی کوراندو در نهایت سادگی شکل گرفته و خبری از خطوط و احجام و مانورهای اغراقکننده نیست. کوراندو با طول 4 متری خود عملا یک SUV کامپکت محسوب شده و برای ترددهای شهری نیز مناسب به نظر میرسد. نکتهای که هنگام مشاهده خودرو نظر نگارنده را جلب کرد، کیفیت ساخت و مونتاژ مطلوب آن بود که شرایطی بهمراتب بهتر از محصولات سایر برندهای کرهای در این کلاس دارد.
در داخل
با قرارگرفتن در فضای کابین کوراندو اولین مورد جالب، حس تسلط مناسب نسبت به ابعاد خودرو بود و به نظر میرسید که رانندگی و پارک با آن نیاز به قلق خاصی نداشته باشد.
فضای کابین نیز متاثر از چهره آن، در نهایت سادگی شکل گرفته و البته در رعایت این سادگی در برخی از بخشها نظیر طراحی غربیلک فرمان تا حدودی زیادهروی شده است. همانند نمای بیرونی، کیفیت مواد به کار رفته در کابین مطلوب است اما به نظر میرسد که طراحان میتوانستند با همین مواد مجموعهای جذابتر را ایجاد کنند. البته نکات مثبت نیز در فضای کابین کم نیست به عنوان نمونه طراحی پنل کلاستر که به صورت ترکیب نمایشگرهای کریستال مایع با مرکز عقربههاست بسیار زیبا و جذاب از آب درآمده است. خوشبختانه اصول ارگونومی به خوبی رعایت شده، صندلیها راحت هستند و حمایت خوبی از بدن به عمل میآورند. فضاسازی پاها، سر و شانهها چه در ردیف جلو و عقب کم نقص است و تمامی ادوات در نهایت سادگی در دسترس هستند و کار با آنها ساده است. تنها مورد عجیب در فضای کابین، نحوه کنترل تعویض دنده در حالت تیپ ترونیک است که شامل یک سوئیچ کوچک روی سلکتور گیربکس است که عادت کردن به آن زمان میبرد. البته امکان کنترل دندهها از روی غربیلک فرمان نیز فراهم است.
از حیث سطح تجهیزات نیز با وجود مواردی همچون بالابر برقی شیشهها و آینهها، تهویه اتوماتیک، سیستم مالتی مدیا با پخش DVD و 6 بلندگو، سانروف، 6 ایربگ، کروز کنترل، استارت کیلس، ترمز تپه هوشمند، کنترل پایداری، تنظیم برقی 8 حالته صندلی راننده با گرمکن و پشت سری فعال در تصادف و ... کامل به نظر میرسد. البته لازم به ذکر است که در نمونههای مدل 2017 فرمان برقی، سردکن صندلیها و رینگهای 18 اینچی نیز به خودرو اضافه شدهاند.
در حرکت
در کوراندو نسل 3 دیگر خبری از قوای محرکه و مجموعه فنی مرسدس بنز نیست و پیشرانه 2 لیتری 149 اسب بخاری توسط سانگ یانگ توسعه داده شده است که توسط گیربکس 6 سرعته تیپ ترونیک هیوندای و سیستم AWD هوشمند، قدرت به چهار چرخ انتقال مییابد.
در حرکت کوراندو نرمتر و چابکتر از چیزی بود که از آن انتظار داشتم. البته در عبور از ناهمواریها با سرعت بالا کوبش و سر و صدای اجزای کابین خصوصا در ردیف عقب مشاهده میشود اما آرامش کلی کابین نسبت به خودروهایی نظیر اسپورتیج بیشتر است. عملکرد هوشمند و بدون تاخیر گیربکس واقعا به داد پیشرانه در کشیدن وزن 1692 کیلوگرمی آن میرسد اما نباید انتظار معجزه را داشت و بیشینه گشتاور 197 نیوتنمتری اندکی برای این وزن کم به نظر میرسد. به لطف وجود اکسل مالتی لینک در محور عقب چسبندگی قابل قبولی دارد و در مجموع با خودرویی طرف هستید که ویژگیهای متناسبی برای مصارف خانوادگی در آن گرد هم آمده و بیشتر مناسب افرادی به نظر میرسد که برای چندین سال از یک خودرو استفاده کرده و قصد تعویض آن را ندارند. در انتها پس از راندن این خودرو با توجه به مشخصات و ویژگیها به نسبت رقم پرداختی، میتوانم بگویم که سانگ یانگ نیز «میتواند» اگر روشهای هوشمندانهتری را در بازاریابی و طراحی محصولاتش بهکار بگیرد؛ روندی که به نظر میرسد با عرضه محصولاتی چون تیوولی آغاز شده است.
در پایان از آقای علی سلیمانی که خودروی شخصی خود را جهت بررسی در اختیار ما قرار دادند، تشکر میکنیم.