به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، در این میان شرکتهای تولیدکننده روانکار همچنان با ضرر کار میکنند و از سوی دیگر سازمان حمایت هم برای صدور مجوز افزایش قیمت باید توسط پالایشگاهداران قانع شود. اما مساله اینجاست که زمانبر بودن این پروسه صرفا به افزایش میزان ضرردهی شرکتها کمک میکند و درصد افزایش قیمت درخواستی را بالاتر میبرد.
افزایش قیمت براساس نرخ قیمت لوبکات
طرح اولیه افزایش قیمت روانکار با این دید مطرح شد که قیمت لوبکات یا همان ماده اولیه تولید روغن باید مبنای تغییر قیمت نهایی روانکار باشد. این حرف از این دید که نوسانات ارز و نفت بر روی قیمت لوبکات تاثیر مستقیم دارد بسیار صحیح است اما از سوی دیگر قیمت تمام شده روغن تنها به همین یک مورد وابسته نیست و مسائل متعدد دیگری هم روی آن تاثیر میگذارد. مواردی همچون قیمت ادتیو، هزینههای نگهداری پالایشگاه، منابع انسانی، بستهبندی و توزیع که روی قیمت نهایی محصول تاثیر مستقیم میگذارند هم باید در المانهای افزایش قیمت لحاظ شوند. با بالا رفتن قیمت سوخت، هزینههای شبکه توزیع و حملونقل افزایش چشمگیر داشته و در کنار آن بالا رفتن قیمت ملزومات بستهبندی بهعلاوه افزایش هزینههای نیروی انسانی باعث بالارفتن هزینه بستهبندی شده است. در کنار اینها، خرید پلاستیک و فلز برای ظرف محصول و هزینه چاپ روی آن نیز به این خرجها اضافه میشود. تمامی این قیمتها در 5 ماه ابتدایی سال جاری افزایش چشمگیر داشتند و این افزایش قیمتها به هزنیههای تولید روانکار اضافه میشود. بنابراین ادعا نمیتوان قیمت تمام شده روغن را تنها به نرخ رشد لوبکات مرتبط دانست و تمامی این موارد باید در قیمتگذاری لحاظ شود.
ارز نیمایی همتراز با ارز آزاد
اواخر هفته گذشته قیمت ارز نیمایی به حدود 22 هزار تومان رسید که این اتفاق عملا فاصله بین ارز آزاد و ارز نیمایی را بسیار کم کرد. نکته قابل توجه این است که شرکتهای تولیدکننده روانکار برای خرید مواد اولیه باید پول نقد هزینه کنند اما بازگشت این سرمایه در گردش به منابع مالی معمولا بین 3 تا 4 ماه به طول میانجامد. از لحظهای که مواد اولیه و ادتیوها وارد پالایشگاه میشود، تا زمانی که تولید و بستهبندی و توزیع انجام شود شاید حدود 2 ماه طول بکشد، بعد از فروش محصول بهصورت B2B و یاB2C در حالت خوشبینانه حدود یک تا دو ماه زمان نیاز است تا بدهیها تسویه شوند. در این بازه زمانی شرکتها نمیتوانند خط تولید خود را خاموش کنند و باید به تولید ادامه دهند. همین مساله شرکتها را مجبور به دریافت وامهای اعتباری سنگین میکند که بازپرداخت آنها نیز به دغدغهای دیگر تبدیل میشود. شرکتهای تولیدکننده از بستر واردات میتوانند ارز مورد نیاز خود را تامین کنند اما براساس قوانین صادرات باید ارز حاصل از این کار را در اختیار دولت قرار دهند و مجدد از درگاه ارز نمیایی درخواست دریافت اعتبار کنند که این پروسه عملا به کوتاه کردن زمان بازگشت پول کمکی نمیکند.
توجه به عرضه و تقاضا
یکی از دلایل اینکه نهادهای نظارتی چندان به صدرو مجوز افزایش قیمت تمایل نشان نمیدهند ولی با افزایش قیمت لاستیک موافقت کردند این است که نرخ استفاده از روانکار در خودرو بسیار بالاتر از تایر است. بهصورت میانگین هر خودرو در سال 2 بار روغن عوض میکند اما شاید هر 3 یا 4 سال لاستیک عوض کند. بنابراین افزیش قیمت روغن در بازه زمانی کوتاهتری نسبت به تایر روی بازار تاثیر میگذارد. در حال حاضر ثبات نسبی بر قیمت روانکارها حاکم است و احتمال میرود دلیل این کشوقوسها در صدور مجوز، نگهداشتن این ثبات تا حد ممکن باشد. اما نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که ثبات در بازار بیش از هرچیز به تعادل بین میزان عرضه و تقاضا بستگی دارد. در شرایط فعلی تقاضا برای خرید روانکار زیاد است اما شرکتها به دلایل متعدد توان تولید حداکثری را ندارند. اگر مجوز افزایش قیمتها به اندازه کافی و براساس چارچوب صادر شود، در بازه زمانی کوتاهی تعادل و ثبات به بازار باز خواهد گشت.