به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو» به نقل از ایسنا، امروزه آسیبهای ناشی از سوانح و حوادث جادهای، ازجمله مشکلات عمده سلامت عمومی است. براساس آمار سازمان بهداشت جهانی در سال 2015 میزان قربانیان ناشی از حوادث جادهای 1.25 میلیون نفر در سراسر جهان بوده که در دسامبر 2018 به 1.35 میلیون نفر رسیده است. در ایران نیز، سالهای ازدسترفته در نتیجه ناتوانی و معلولیت ناشی از تصادفات، بیش از یک میلیون و سیصد هزار سال است که این آمار بیشتر از بیماریهایی مانند بیماریهای قلبی عروقی و یا سرطانها است.
سازمان جهانی بهداشت، بستن کمربند ایمنی را از عوامل اصلی مؤثر بر کاهش شدت حوادث جادهای برشمرده است. بستن کمربند ایمنی ریسک حوادث را در رانندگان بین 38 تا 46 درصد و در سرنشینان جلو 45 درصد کاهش داده و از شدت آسیبهای ناشی از تصادفات جادهای به میران 50 درصد میکاهد. با توجه به ضرورت استفاده از کمربند ایمنی، شناخت عوامل مرتبط با انجام این رفتار بسیار مهم به نظر میرسد.
در این رابطه، جامعهشناسان و روانشناسان، دامنهای از نظریهها و الگوهای مختلف را برای تشریح عوامل مؤثر بر رفتارهای مختلف ازجمله رفتاری نظیر بستن کمربند ایمنی را پیشنهاد میکنند که ازجمله این نظریهها، «نظریه انگیزش-محافظت» است که بر عوامل شناختی مؤثر بر تصمیمگیری در برابر وقایع آسیبزا تمرکز میکند.
بر این اساس، محققانی از دانشگاه علوم پزشکی بوشهر مطالعهای را انجام دادهاند که در آن عوامل مؤثر بر بستن کمربند ایمنی براساس نظریه انگیزش-محافظت در سرنشینان جلوی خودروها مورد ارزیابی علمی قرار گرفته است تا با شناسایی عوامل تأثیرگذار بر این رفتار، گامی بهمنظور کاهش حوادث جادهای برداشته شود.
در این مطالعه توصیفی-تحلیلی تعداد 350 نفر از زنان و مردان 19 تا 65 ساله ساکن شهر بوشهر انتخاب و بررسی شدند. معیار ورود به این مطالعه، داشتن سواد خواندن و نوشتن و سابقه مسافرت بهعنوان سرنشین جلوی غیرراننده با وسایل نقلیه غیرعمومی در خیابانهای درونشهری طی هفته قبل از تحقیق بوده است.
نتایج این مطالعه نشان میدهد که علاوه بر وضع قوانینی مبنی بر اجباری بودن بستن کمربند ایمنی که از طریق خودکارآمدی و کاهش پاداش درک شده موجب افزایش استفاده از کمربند میشود، راحتی کمربند ایمنی نیز با دو مکانیسم مختلف موجب افزایش بستن کمربند ایمنی میشود.
در رابطه با این یافتهها، آزیتا نوروزی، دانشیار گروه آموزش بهداشت و ارتقای سلامت دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و همکارانش میگویند: «تئوری انگیزش ـ محافظت در سال 1975 بهوسیله دانشمندی به نام راجرز برای توضیح اثرات ترس بر نگرشها و رفتارهای بهداشتی توسعه داده شد. در این نظریه فرض بر این است که پذیرش رفتار محافظتکننده، بهطور مستقیم تحت تأثیر انگیزش فرد برای حفاظت از خود بوده و عوامل محیطی و شخصی بهمنظور مطرح کردن یک تهدید بهداشتی بالقوه با یکدیگر ترکیب میشوند. یافتههای مطالعه ما، اثربخشی تئوری انگیزش-محافظت را در پیشگویی قصد و رفتار بستن کمربند ایمنی تأیید میکند».
آنها اینگونه ادامه میدهند: «در این مطالعه، قصد رفتاری، خودکارآمدی، هزینههای پاسخ درک شده و پاداش درک شده رفتار ناسازگار، پیشگوییکننده بستن کمربند ایمنی بودند. در افرادی که به دلیل حفظ سلامتی، کمربند ایمنی میبستند، هزینه پاسخ درک شده و در افرادی که بهاجبار قانون کمربند ایمنی میبستند، خودکارآمدی درک شده پیشگوییکننده رفتار بودند».
به بیان نوروزی و همکارانش، با توجه به یافتههای مطالعه فوق میتوان گفت، راحتی کمربند ایمنی، عامل مهمی در استفاده از این ابزار محافظتکننده است. بنابراین شرکتهای خودروساز باید مکلف به طراحی و نصب کمربندهای ایمنی راحت در خودروها شوند تا احساس راحتی سرنشینان خودرو به حداکثر رسیده و محدودیت حرکتی و سایر پیامدهای منفی کمربند ایمنی به حداقل برسد تا از این طریق افراد به استفاده از آن، حتی در مسیرهای درونشهری، ترغیب شوند.
این نتایج در نشریه علمی پژوهشی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت منتشر شدهاند. نشریه فوق توسط انجمن علمی آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت ایران و در قالب فصلنامه به چاپ میرسد.