به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از ایرنا ، دیروز محسنی بندپی مرگ و میر جادهای را سالیانه قریب به 16 هزار اعلام کرد، اگر میانگین افرادی که آخرین برگ زندگیشان در جادهها رقم میخورد با میانگین زخمیهای حوادث جادهای را در نظر بگیریم، گویا هر سال در ایران یک جنگ تمام عیار یا یک زلزله بزرگ اتفاق میافتد. البته در مواردی تلفات جادهای ایران حتی بسیار بیشتر از حوادث غیرمترقبهای مانند زلزله یا سیل و حتی جنگ است.
ناامنی جادهها، خودروهای بیکیفیت و خطای انسانی سه مولفهای است که بسیاری از کارشناسان تصادفات جادهای را به آن گره میزنند. وضعیت نامناسب حوادث جادهای کشور باعث شده بانک جهانی در بررسی و مطالعات خود، وضعیت حوادث جادهای ایران را بحرانی عنوان کند. براساس اعلام پژوهشکده بیمه مرکزی، ایران از نظر تصادفات ناایمن رانندگی در بین 190 کشور جهان، رتبه 189 را به خود اختصاص داده و از این جهت، فقط کشور سیرالئون در غرب قاره آفریقاست که وضعیت نامناسبتری نسبت به ایران دارد.
اگر چه نمیتوان نقش کیفیت خودروها - از جمله خودروهایی نظیر «پراید» که به قاتل جادهها معروف است- و همچنین عدم امنیت جادهها را از نظر دور داشت، اما براساس اعلام پلیس راه بیشتر حوادث جادهای در اثر بیاحتیاطی و عدم توجه عامل انسانی به وقوع میپیوندد. پلیس راهور و کارشناسان سوانح رانندگی معتقدند که 70درصد از حوادث جادهای به عوامل انسانی برمیگردند. البته به همین سادگی نمیتوان درباره این آمار سخن گفت، چرا که بسیاری از کارشناسان دیگر نیز بر این باورند که این 70 درصد عوامل انسانی به طور غیرمستقیم متاثر از عوامل غیرانسانی مانند ایمنی جاده و خودرو است.
صرفنظر از ناامنی جادهها و خودرو های بیکیفیت، رانندههای ایرانی نیز نقش پررنگی در حوادث جادهای دارند. در سطح دنیا رانندگان کشور ما بهعنوان رانندگانی شتابزده و علاقهمند به سبقتهای خطرناک شناخته شدهاند. در برخی از تصادفات آنها حتی عابران در پیادهرو را هم زیر گرفتهاند! توئیت یک توریست آمریکایی بعد از سفر به ایران نیز موید این مطلب است. «جان» اهل پورتوریکو بعد از سفر به ایران در صفحه اینستاگرامش نوشت: « ایرانیها تروریست نیستند، اما وحشتناک رانندگی میکنند».
از نظر تصادفات منجر به فوت نیز در دنیا سرآمد هستیم. مرگومیر بر اثر حوادث رانندگی در جهان از هر 100 هزار نفر، چیزی در حدود 14 تا 15 نفر است. اما در ایران این نسبت به 30نفر در هر 100 هزار نفر میرسد؛ یعنی 2 برابر میانگین جهانی! سازمان ملل نیز در همین رابطه تا سالِ 2020 را سالهای اقدام برای امنیت جادهها نامگذاری کرده است.
در حالیکه سازمان بهداشت جهانی تصادفات رانندگی را تا 2020 از مهمترین دلایل مرگ و میر در کشورهایی با درآمد سرانه پایین دانسته است. لازم است این را هم اضافه کنیم که با اینکه ایران 1.1درصد از جمعیت کره زمین را دارد، 1.45درصد از سوانح رانندگی را نیز دارد که بسیار زیاد است و همین میزان منجر شده تا خسارتها به اقتصاد به دلیل سوانح رانندگی در ایران 7 درصد از تولید ناخالص ملی بیشتر باشد.
بد نیست نگاهی هم به ابعاد انسانی ماجرا بیندازیم؛ به گفته رئیس پلیس راهور افرادی که در تلفات جادهای جانشان را از دست میدهند بیشترشان جوان هستند. دیروز نیز محسنیبندپی گفت که بیشترین آمار فوت شدگان در حوادث جادهای میانگین سنی 33 سال دارند، دو سال پیش نیز سید حسن هاشمی - وزیر بهداشت وقت- تصادفات را عامل نخست مرگ جوانان 15 تا 29 و سومین عامل مرگ و میر دانست، در حالیکه در جهان، این عامل رتبه نهم را دارد.
یکی دیگر از مشکلات جادهای در کشور ما که شمار قربانیان جادهای را افزایش داده است، وضعیت نامطلوب جادههای روستایی است. بیشتر جادههای فرعی روستایی نیازمند تسطیح و شنپاشی است و راههای اصلی روستایی نیازمند عملیات بهسازی و آسفالت است. جادههای بخش قابلتوجهی از راههای روستایی و حتی برخی از شهرهای کوچک کشور نامناسب و دسترسی به آنها بر اثر تغییرات محیطی و آب و هوایی از جمله بارندگی، سرما، توفان و باد شدید یا مهگرفتگی امکانپذیر نیست. به گونهای که در فصلهای مختلف سال ارتباط این مناطق با جادهها و شهرهای بزرگ کشور قطع میشود و افراد در حال تردد در این جادهها در راه میمانند.
حوادث جادهای عمدتاً به چند عامل بستگی دارد، عواملی که با راهکارهای مناسب قابل کنترل هستند، به قول محسنی بندپی 17.5 درصد مرگ و میر ناشی از حوادث جادهای میتوان با راهکارهای مناسب کاهش یابد. راهکاری که کارشناسان این حوزه بارها به آن تاکید دارند، موضوع آموزش و فرهنگ سازی مناسب است. موضوعی که به نظر میرسد حلقه مفقوده این جریان است.
واقعیت این است مبحث «آموزش» در زمینه رانندگی در کشور نادیده گرفته شده است و آنطور که باید روی آموزش به رانندگان در ایران کار نمیشود، افرادی که میخواهند گواهینامه بگیرند صرفِ یادگیری چند تکنیک و امتحانی مکانیکی و بیفایده به گواهینامه دست پیدا میکنند و خیلی زود همان آموزشهای قبلی را هم فراموش خواهند کرد.
بنابراین با توجه به روند رو به رشد تصادفات منجر به مرگ در کشور، وقت آن فرا رسیده است که ضمن این که به رانندهها آموزش داده شود که چگونه در جادهها رانندگی کنند تا سفرهای جادهای تلفات کمتری داشته باشند، دولتها نیز با بالا بردن استانداردهای جاده ای، ایجاد قوانین ایمنی خودرو و فرهنگ سازی بخش بزرگی از عوامل تصادفات جادهای را از میان بردارند.