به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از خبرآنلاین، عصر روز یکشنبه 5 آذر 96 مراسم زندهباد زندگی به مناسبت هفته یادبود قربانیان حوادث رانندگی با عنوان جادههای امن در شهرکتاب مرکزی برگزار شد. طرحی که به نفع کودکان در موسسه پژوهشی کودکان دنیا اجرایی شده و در تلاش است با آموزش و فرهنگسازی، میزان تصادفات و مرگ و میر در حوادث رانندگی را به حداقل برساند.
30 درصد قربانیان رانندگی مربوط به کودکان 10 تا 18 سال
در ابتدای این مراسم زهرا فرمانی، عضو هیئت مدیره موسسه پژوهشی کودکان دنیا با درباره این کمپین گفت: «موسسه پژوهشی کودکان دنیا به عنوان یکی از سازمانهایی که به طور تخصصی در زمینه برنامههای مراقبت برای رشد و تکامل کودکان فعالیت میکند، از سال 89 به طور متمرکز برنامههای متعددی را در حمایت از پایاندادن به مرگ و میر کودکان ناشی از حوادث ترافیکی را به اجرا درآورد. در همین میان هفته یادبود قربانیان حوادث رانندگی (30 آبان تا 6 آذر) فرصتی بود تا بار دیگر توجه جامعه را نسبت به حوادث رانندگی جلب کنیم.»
طبق آمارها سالانه 17 هزار نفر در کشور جان خود را در حوادث رانندگی از دست میدهند که در آمارهای بینالمللی این رقم به 24 هزار نفر میرسد. تعداد مصدومان و معلولیت ناشی از حوادث رانندگی نیز گاه تا 20 برابر آمار کشتهشدگان است که معمولا بین 7 تا 10 درصد قربانیان کودکان زیر 10 سال هستند؛ اما آمار قربانیان حوادث رانندگی بین کودکان 10 تا 18 سال متاسفانه تا 30 درصد نیز میرسد.
به گفته فرمانی، با این حال آمارها میگویند که نسبت به سال 85، آمار قربانیان حوادث جادهای تا 60 درصد کاهش یافته است و اگر بتوان طی 10 سال این آمارها را تا 60 درصد کاهش داد، پس حتما راههای دیگری نیز برای پایاندادن به این نوع مرگ و میر کودکان و اعضای خانواده وجود دارد. در واقع برنامههای جادهها و خیابان امن راهی برای پایان دادن به مرگ و میر انسانها در حوادث ترافیکی است.
شهر، پذیرای کودکان نیست
بیشترین قربانیان سوانح رانندگی در کشور ما کودکان هستند و همیشه جای خالی آموزش نکات ایمنی در مراکز آموزشی حس میشود. به گفته مدیر پروژه جادهها و خیابانهای امن به نفع کودکان، اگر دقت کنیم تقریبا هیچکدام از پیادهروهای ما به اندازه یک مادر با کالسکه کودکش تعبیه نشده است و پلها و پیادهروها باریک شدهاند؛ انگار که پذیرای کودکان در سطح شهر نیستیم. ضرورت آموزش برای کودکان از همینجا شروع میشود که ما آنها را به عنوان شهروند بپذیریم و با این شعارها بتوانیم توجه مسئولین را به خود جلب کنیم.
در همین میان سیمین ترابی با اشاره به اینکه از سال 89 در موسسه پروژهای را شروع کردیم تا راهکارهایی را پیدا کنیم که درست رانندگیکردن و آموزش صحیح آن را به صورت فرهنگ بین کودکان و خانوادهها جا بیندازیم، گفت: «سال 89 این پروژه به صورت پایلوت در شهرری پیاده شد و توانستیم با همکاری آموزش و پرورش، شهرداری و نیروی انتظامی، اهالی آن منطقه را درگیر و با کودکان کار کنیم. ما توانستیم با بچهها موضوع جادههای امن را در میان بگذاریم و با تاکسیرانی و شرکت اتوبوسرانی در ارتباط بودیم.»
همه باید سالم به خانه برگردند
به گفته او، ما برای صحبت کردن درباره این موضوع در یک منطقه، لازم داشتیم تا گروههای مختلف را دور هم جمع کنیم و یک راهکاری برای این موضوع پیدا کنیم. در حال حاضر هم که وارد فاز اجرایی این پروژه شدهایم، به کمک تک تک سازمانهای دولتی و غیردولتی نیاز داریم تا بتوانیم این پروژه را گستردهتر کنیم و همسو شویم. این پروژه به صورت همزمان در شهرهای مختلفی چون شیراز، داراب، بندرعباس، بابل و اصفهان در مراکز کودک و فعال فرهنگی اجرا میشود. در تهران هم 15 مرکز به صورت همزمان در هفته جهانی جادههای امن برنامههایی در این خصوص برگزار میکند.
سیمین ترابی درباره نام گذاری هفته یادبود قربانیان سوانح رانندگی نیز گفت: «از 30 آبان ماه تا 6 آذر همزمان با هفته جهانی یادبود قربانیان سوانح رانندگی، موسسه یک هفته را نامگذاری کرده است که روز اول روز سالمندان بود با شعار سرعت حرکت من متفاوت است، روز دوم روز انسانها با نیازهای ویژه بود با شعار من هستم. روز سوم روز کودکان با شعار من را ببین، رو چهارم روز نوجوانان و جوانان با شعار من زندگی را دوست دارم، روز پنجم روز مادران باردار و نوزادان با شعار زندگی را در دستانم دارم، روز ششم روز پدرها و مادرها با شعار ما علیه سوانح رانندگی هستیم و روز هفتم هم روز عابران پیاده با شعار همه باید سالم به خانه برگردند، است.»
پری زنگنه: نابینایی پایان راه نیست
پری زنگنه مهمان دیگر این مراسم بود؛ خوانندهای که در سال 50 در یک حادثه رانندگی و پرتاب خرده شیشههای اتومبیل پیکان، بینایی خود را از دست داد؛ اما تنها پس از وقفه کوتاهی به فعالیتهای خود ادامه داد. او در این مراسم گفت: «نابینایی من فرصتی بود تا زندگی جدیدی را شروع و به خودم ثابت کنم نابینایی پایان راه نیست. از نابینایان میخواهم که از دیگران درخواست کمک کنند و از خانههایشان بیرون بیایند. از دیگران بخواهید و به آنها آموزش دهید که با نابینایان چطور برخورد و کنند. مسائل ایمنی و ترافیک شهری و مسائلی از این دست برای نابینایان کمتر رعایت میشود و کمتر آموزشی در این زمینه وجود دارد. من بعد از این همه سال هنوز با اغراق از عصای سفیدم استفاده میکنم تا به مردم نشان دهم چطور باید کمک و همراهی کنند.»