قبرستان پورشههای باکستر راببینید
عصر خودرو: کلمه زبالهدان هرگز به ذهنم خطور نکرد. از لحظهای که در موردش فهمیدم تا لحظهای که تمام تصاویر را ثبت کردم، در غمانگیزترین و پیچیدهترین احساس، آن را به دیده یک کلکسیون ماشین میدیدم.
عصر خودرو: کلمه زبالهدان هرگز به ذهنم خطور نکرد. از لحظهای که در موردش فهمیدم تا لحظهای که تمام تصاویر را ثبت کردم، در غمانگیزترین و پیچیدهترین احساس، آن را به دیده یک کلکسیون ماشین میدیدم.
به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از بازارخبر، چگونه اتفاق افتاد؟ وجود تنها یکی از این باکسترها کافی است تا منظرهای غیرمعمول و اندوهناک زاده شود. رها شده، بهصف و نهچندان متفاوت از محصولات امروز پورشه که در نمایشگاههای اتومبیل میآسایند. از کجا آمدهاند؟ چطور به این حال و روز افتادند؟ امکان دارد بک منتقد پورشه آنها را از سر کینهورزی گرد هم آورده باشد؟ یا شاید یکی از قطارهایی که 17 سال پیش این اسبان چابک را به مقصد میبرد در اینجا از ریل به در شده؟
واقعیتی است غریب، غیرمحتمل و غمانگیز.
جان وود (صاحب قبرستان) به من گفت:
برای 911 اس سی خود به ترمز احتیاج داشتم و فهمیدم که خرید یک باکستر رها شده برای ترمزهایش از خرید ترمزهای نو ارزانتر خواهد بود.
او قطعات بیشتری از آن را به فروش رساند و کمکم معلوم شد که کسبوکاری بس پرسود نصیب جان شده و اینگونه شد او مرکز قطعات وودی را تأسیس نمود.
” 986 قطعه را به همه مردم در سراسر کشور فروختم، به خارج کشور، به همه جا.” او گفت که امیدوار است روزی "بیش از صد” باکستر برای خودش داشته باشد.
گرفتن عکسهای جدی از یک زبالهدانی کاری است که هر دانشآموخته مدرسه هنری انجام میدهد (شاید هم فقط من؟)، بهجای تأکید و نیستی و رقص مرگ، دلم میخواست از ماشینها عکس بگیرم و چه خوب میشد اگر هنوز آن رودسترهای درخشان پنجاه هزار دلاری گذشته میبودند.میدانستم که نور خورشید پیشبینیناپذیر است و خودروها هم براثر رها شدن چرکیناند؛ اما دوست داشتم که مثل روزهای ابتدایی زندگیشان بدرخشند. به امید درخشیدنشان نوری شدید بر پیکره آنها تاباندم. آنها را بهگونهای ثبت کردم که شاید برای بقیه خودروهای اسپرت هم همان کار را میکردم. دربهدر در پی یافتن بهترین زاویهها، جزئیات و درخششها بودم.
سعی کردم با نماهای عریض تعدد اجساد این گورستان را در قاب تصویر بگنجانم، تکتک و در آخر عکسی دستهجمعی. برای خود برنامهای داشتم که نتایجش در پایان باب دلم بود اما آن برنامه در لحظه، معنایی تازه به خود گرفت: فکر کردم که با اشارهای سمبولیک، به این خودروهای رها شده اندکی توجه ببخشم.پانزده سال پیش صاحبانشان از تکتک خودروهایی که اینجا میبینید باافتخار عکس میگرفتند – چراکه نشانهای بودند برای غرور مالکیت و پیروزی. امیدوارم که با اعطای آخرین تصویر به این مرکبان طرد شده، آخرین لحظات شکوه و عظمت را قبل از ملاقات با مرگ احساس کنند. خودروهایی بودند که پورشه را نجات دادند اما از پس نجات خودشان برنیامدند…