به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، تصمیمات یکشبه و لحظه ای و غیرکارشناسی باعث شده تا قیمت برخی خودروهای نه چندان لوکس و قدیمی سر به فلک گذاشته و حکم کیمیا در بازار را پیدا کنند که این امر به ویژه در خودروهایی که حجم موتور بالای 2500سی سی دارند و به قولی خوش بازار و مشتری هستند، بیشتر دیده میشود. در بررسی متفاوت سعی در پیداکردن پاسخ برای دلایل خرید دو خودرو غیرقابل استفاده برای نیازهای روزمره در دنیا را داریم. هر دو خودرو برای استفاده شهری طراحی نشدهاند و از تفاوتهای آشکاری نیز با هم برخوردارند؛ یکی از شرق آسیا که در بازار ایران کاملا شناخته شده و یکه تاز کلاس خود است و دیگری از سرزمین برندهای خاص، انگلستان که تنها به حضور در پشت شیشه نمایشگاه ها بسنده کرده و به ندرت در خیابانهای پایتخت دیده می شود. آری، تویوتا لندکروزر در مقابل لوتوس الیزه اس؛ یکی با قابلیت حمل 2سرنشین و دیگری تا 4 برابر بیشتر و از دو کلاس متفاوت اسپرت و شاسی بلند اما با بازه قیمتی یکسان و شبیه به هم اما مصارف متفاوت.
لوتوس، از مالزی با تن پوش بریتانیایی
ابتدا به سراغ لوتوس می رویم. در نگاه اول و حتی از فاصله دور، لوتوس کاملا خاص بوده و خطوط طراحی آن نیازی به تفکر در مورد برند سازنده ایجاد نمی کند. خودرویی که از دور می توان آنرا ورژن کوچک شده هنسی، سوپراسپورت آمریکایی دانست و شاید بهتر است به دلیل قدمت لوتوس، هنسی را ورژن یک لوتوس بزرگشده بدانیم.
با نزدیک شدن و بررسی بیشتر المان های کاملا جذابی نظیر دریچه های هدایت هوا، باله و چراغهای عقب و درب موتور جلب توجه کرده و کلاس خودرو را کاملا گوشزد می کند اما به نظر نگارنده با توجه به پیشرفتهای طراحی در سالهای اخیر، این خودرو به هیچ عنوان نتوانسته طرحی به روز را برای خود دست و پا کند و بیشتر میتوان گفت از 10سال قبل به این زمان پا گذاشته و این نکته با ورود به فضای داخلی به طرز فاحشی نمود بیشتری می یابد. البته لوتوس همیشه درطی این سالها به 3 مورد فنی خودروهایش بیشتر پرداخته و آنرا از شاخصه های والای آن میداند؛ یکی شاسی بسیار خوب و حرفهای و دیگری فرمانپذیری و توانمندیهای فنی و موتوری است.
با علم به دست سازبودن و تولید بسیار محدود این خودرو که امکان اصلاح بسیاری از موارد پیش بینی شده را به سازنده نمی دهد، به داخل لوتوس وارد میشویم. به دلیل ارتفاع کم خودرو و مرکز ثقل پایین آن و فضای کوچک داخلی و همچنین عرض کم درها، ورود برای بار نخست بسیار سخت و وقت گیر بوده و با توجه به جثه نگارنده، تکنیکهای خاصی را طلب می کرد که از سوی مالک آموزش داده شد؛ یعنی طریقه سوارشدن اینگونه بوده که ابتدا پای راست وارد شده و سپس با گرفتن ورودی بالای در نیمتنه دیگر و پای چپ وارد اطاق می شود.
بالاخره روی صندلی های کاملا اسپرت و با عمق کم قرار گرفته و با تعجب به ادوات داخلی خیره می شوم. همهچیز از جمله صفحه کیلومتر، ادوات تهویه، سیستم صوتی، فرمان و سایر موارد کاملا ساده و بدون هیچ تلاشی در راستای جذاب شدن انتخاب شده و این مورد در دریچه های تهویه، کلیدهای شیشه بالابر و فقل درب ورودی کاملا به نکته ای آزاردهنده تبدیل می شود. حتی یکی از دوستان میگوید این سبک دریچه های کولر که دوار هم هست، مرا یاد ال90 میاندازد! اما داستان اینجاست که در خودروهایی که بحث کاهش قیمت و سادگی درمیان است، استفاده از قطعات مشترک امری متدوال است و این سبک دریچه کولر/بخاری از آن سبک قطعات است.
البته به هر حال با توجه به کلاس تولیدی لوتوس الیزه نمی توان انتظار خاصی هم از آن در بحث کیفیت تولید داشت. اما وقتی الیزه را با رقیب همکلاسش یعنی آلفارومئو مقایسه می کنیم، با ورود به 4C میتوان گفت دیگر وقت آن رسیده تا طراحان لوتوس به سر میز طراحی بازگشته و ظاهر الیزه را به روزتر کنند.
نکته عجیب دیگر در این خودرو نحوه روشن شدن آن است. سوئیچ همانند اکثر خودروها در سمت راست فرمان قرار گرفته و باز میشود، اما دکمه استارت در سمت چپ فرمان و در محلی مشابه محل کلید پورشه! حال تصور کنید روشن کردن الیزه در حال مکالمه با گوشی یا با لیوانی چایی یا آبمیوه به دست تا چه حد می تواند دشوار باشد. البته پاسخ مشخص است. بدون آزاد بودن هر دو دست اصلا امکان سوار یا پیاده شدن به این خودرو وجود ندارد. برای بازکردن سقف پارچه ای آن و قراردادن آن در کنار محفظه موتور نیز زمان چنددقیقه ای و البته کمک فردی دیگر لازم است. از لحاظ امکانات رفاهی هم باید گفت جز موارد لازم، آپشن خاص یا اضافی در آن قرار نگرفته و به تجهیزاتی نظیر شیشه بالابر برقی، تهویه مطبوع، کیسه هوا و سیستم صوتی به صورت سفارشی بسنده کرده اند و اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که دریک خودرو به دنبال گرمکن و سردکن صندلی، دوربین عقب و 360 درجه، انواع حسگرهای اطراف خودرو، گرمکن فرمان و یا انواع تکنولوژیهای ایمنی ... هستید، لوتوس الیزه به هیچ وجه گزینه مورد نظری نیست و شما در این ماشین بهایی بابت نقاط قوت فنی مثل هندلینگ و موتور و شتاب و شاسی عالی و... می پردازید و نه آپشن و امکانات رفاهی.
با گذر از مشکلات داخلی که تعدادشان کم هم نبود! به سراغ برگ برنده لوتوس می رویم. با روشنشدن پیشرانه صدایی خاص و جذاب و تشنه حرکت از پشت سر به گوش میرسد. بدون اتلاف وقت شروع به حرکت می کنیم. در سرعتهای پایین و با توجه به نوع آسفالت و وزن کم و تعلیق خشک خودرو، مطابق انتظار دستاندازها به طور کاملا واضح به سرنشینان چه ازطریق سیستم تعلیق و چه از طریق فرمان منتقل می شود. عملکرد جعبه دنده دستی کاملا حرفه ای و دقیق بوده و ضریب دنده ها هماهنگی بالایی با پیشرانه داشته و در فواصل بسیار کمی تعویض شده و نمونه مناسب یک گیربکس دستی اسپرت است.
با افزایش سرعت و انجام مانور با توجه به وزن کم و نیروی سمت پایین ایجادشده توسط باله و کانال های عبور هوا، هندلینگ چشمگیری در اختیار راننده قرار میگیرد و قدرت مانورپذیری بالا در کنار شتاب فوق العاده و ترمزهای سرامیکی خنک شونده در مسیرهای هموار جرأت هر ریسکی را میدهد، ولی در مواجهه با ناهمواری و سرعتگیر در سرعت بالا و به هم ریختن جریان های پایین کشنده هوا همه چیز به ناگاه به همریخته و کنترل آن سخت و گاهی غیرممکن می شود؛ موردی که میتواند علت تصادف یک دستگاه الیزه و یک دستگاه آلفا فور سی در کشور باشد. به اضافه اینکه در الیزه خبری از انبوه سیستم های ایمنی نیست.
در کل میتوان لوتوس را اینچنین تشبیه کرد؛ کوچولوی جذاب و بدون مشابه و با هندلینگ غیرقابل باور برای استفاده تفریحی و لذت رانندگی در آخر هفته. البته برای کسانی که هم با برچسب قیمت آن کنار آمده باشند و هم با وجود خودروهایی ارزانتر نظیر بامو Z4 یا 428 و یا پورشه 718 گرانقیمتتر همچنان لوتوس را انتخاب کنند.
لندکروزر، همیشه پول نقد
نسل مورد بررسی تویوتا لندکروزر 6سیلندر از سال 2008 و با کد جی200 تاکنون به عنوان شاسی بلند قابل اطمینان و هم هجارو در خاورمیانه مطرح بوده و قابلیتهای خارج جاده اش در کنار فضای جادار داخلی و راحتی و دوام بالا به استانداردی در کلاس خود تبدیل شده و این مسئله تا جایی دراین خصوص به تثبیت رسیده که در تورهای سافاری در کشورهای حوزه خلیج فارس عموما از گونه 6سیلندر این ماشین به دلیل استهلاک پایین قطعات و مصرف کمتر سوخت و داشتن گشتاور مناسب استفاده میشود.
اما در بازار ایران شرایط کاملا متفاوت بوده و با بسته شدن واردات با حجم بالای 2500سیسی قیمت آن به بازه 400تابیش از 900میلیون تومان برای گونه های 2008 تا 2013 رسید و بالطبع با کاهش ریسک مالکان برای رفتارهای خشن و خارج جاده عملا این خودرو به کلاسی متفاوت یعنی کاملا لوکس و وسیله ای برای تردد افراد اطوکشیده در داخل شهر بدل شد که عموما درهیچ کجای دنیا چنین تعریفی برای این خودرو وجود ندارد.
در مورد قابلیتها این خودرو بارها در خودرو امروز نوشته ایم، اما در حال حاضر به هیچ عنوان نمیتوان قابلیتهای خارج جاده و دوام آن در شرایط سخت را ملاک خرید آن قرار داد. چراکه کمتر کسی حاضر به صرف نیم تا یک میلیارد تومان برای خودرو آفرود خواهد بود. عملا سیاسته ای اتخاذشده در امر خودروهای وارداتی، صورت مسئله را به کلی تغییر داده و باعث شده تا برای مثال به وفور در آگهی های این خودرو عبارت «آفرودنرفته» را دیده باشید که به کل برای خودرویی در این کلاس با عمر 5 تا 10 سال عجیب به نظر میرسد و شاید از خود بپرسید مالک چرا به جای این خودرو پرمصرف و خارج از اندازه برای شهر از تویوتا کمری استفاده نکرده. این سوال و موارد مشابه در کشور ما یک جواب واحد دارند؛ سیاستهای غیرکارشناسانه مسئولان. با این اوصاف در استفاده روزانه از تویوتای لندکروزر علیرغم تسلط بالا بر محیط اطراف و صندلی های راحت و جادار برای مدلهای با آپشن فابریک، تهویه مناسب و فضای بزرگ داخلی این خودرو به دلیل ابعاد بزرگ و مصرف بالا در شهر کاملا آزاردهنده است. البته پیشرانه قدرتمند آن با کد 1GR-FEV6 در تویوتا اف جی کروزر هم مورد استفاده قرارگرفته است. شاسی آن نیز از نمونه های استخواندار و قوی بوده و با لکسوس LX570 یکی بوده به اضافه اینکه از لندکروزر مورد بحث در نیروهای ناتو نیز مورد استفاده قرارگرفته است.
اما این ماشین در جاده و در سفرهای برون شهری شرایط بهتری داشته و امتیازهایی چون فضای بار بسیار مناسب، صندلیهای ردیف سوم نسبتا راحت و امکانات ایمنی و سیستم چهارچرخ متحرک برای عبور از مسیرهای برفی یا ناهموار به آن اضافه میشوند، ولی در کنارآنها شتاب کم و هندلینگ ضعیف در پیچ ها و ترمز ضعیف با توجه به وزن خودرو جزو نکات منفی آن قرار می گیرند. البته برای خودرویی در کلاس لندکروزر این موارد دور از ذهن نبوده اما برای کاربرد جدیدی که این خودرو در بازار کشور پیدا کرده، ضعف به حساب می آید.
در هرحال با پرداخت 500 تا 600 میلیون تومان میتوان لوتوس الیزه با قابلیت حمل 2سرنشین با موتوری پرشتاب درکنار کابین و صندوقی تنگ و ترش و البته نهچندان مناسب مصرف روزانه خرید که قطعا با توجه به فروش محدودش دربازار کشور، شرایط بازار دستدوم آن نیز جالب نخواهد بود و احتمالا با افت قیمت بالا و زمان طولانی تر جهت برگشت سرمایه همراه خواهد بود. از طرفی هر جایی با این ماشین نمیتوان تردد کرد و مواردی چون پارک کردن آن به سهولت انجام نمی گیرد.
درکنار آن لندکروزر 2تنی درهمین بازه قیمتی فوق الذکر با قابلیت حمل تا 4 برابر سرنشین بیشتر و صندوق بار 600لیتری که تقریبا 3 برابر لوتوس ظرفیت گنجایش بار دارد در کنار موتوری قدرتمند و سواری به مراتب نرمتر از لوتوس اما با پایداری کمتر از آن به همراه میدان دید عالی و فضای راحت و دلباز جای پا و سرنشینان همراه است. همچنین شما در لندکروزر از سطح امکانات و آپشن های مناسب حال و نیاز سرنشینان سود می برید که با اضافهکردن مواردی چون دوربین عقب و حسگر پارک علیرغم جثه بزرگ 5متری، پروسه پارککردن آنرا بسیار راحتتر از لوتوس انجام میدهد. به اضافه اینکه با توجه به این ابعاد بزرگ تویوتا، اما می توان آنرا خودرویی کاربردیتر در مصارف شهری و بین شهری و تمامی روزهای هفته دانست که هم قطعات آن به وفور با قیمت مناسبتری پیدا میشود هم تعداد تعمیرکاران و تعمیرگاه هایی که به آن سرویس میدهند، بیشتر است و هم همانند موبایل آیفون به راحتی تبدیل به پول شده و از بازار دستدوم بسیار گرم و پرمشتری برخوردار است.
در خاتمه از آقایان علیرضا محب علی، بابک رهنمون و میلاد مشیری به جهت همکاری تشکر می کنیم.
آزمایش و نوشته: مسیح فرزانه
عکس: امید نیکخواه - پژمان فریدونی