به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، این اعداد نشان میدهد که هدفگذاری دولت برای رسیدن محصول به دست مصرفکننده واقعی موفق پیش نرفته و بازهم احتمالاً دست واسطههایی در میان است. در این مطلب نگاهی به نکات مثبت و منفی عرضه این محصول در بورس کالا خواهیم انداخت.
هدف از عرضه روغنپایه در بورس کالا چه بود؟
روغنپایه نیمی از محصول نهایی پالایش لوبکات است که به این معنا که به ازای هر یک کیلوگرم لوبکات حدود نیم کیلوگرم آن به روغنپایه تبدیل میشود و نیمه دیگر برای ساخت فرآوردههای دیگر نفتی مثل وکس، پارافین، واسکازین و... مورداستفاده قرار میگیرد. بر اساس آنچه آمار و ارقام گواهی میدهند تولید روغنپایه در آمار 8 ماهه تولید چهار پالایشگاه بزرگ روغنسازی در کشور نسبت به بازه زمانی مشابه سال گذشته حدود 15 درصد رشد داشته و سهم حدود 10 درصدی از مازاد تولید این عدد در بورس کالا عرضهشده است. این میزان از عرضه به دستور دولت و برای ثبات بازار و ایجاد یک تعادل میان تولیدکنندگان بلندینگ و دولتی صورت گرفته است. اما آمار تولید شرکتهای بلندینگ نشان میدهد که حدود 9 هزار لیتر روغن نهایی در این بازه زمانی توسط مجموعه این شرکتها به بازار ارائهشده درحالیکه میزان عرضه روغنپایه در بورس حدود 5 برابر این عدد است. ازآنجاکه شرکتهای بلندینگ روغنموتور عمدتاً فعال در بخش خصوصی کشور هستند ظن این موضوع که اختلاف این دو عدد به خاطر کمکاری این شرکتهاست عملاً از فرآیند بررسی خارج میشود و تنها یک احتمال باقی میماند و آنهم وجود واسطههایی است که بهجای تولید، روغن را از بورس کالای میخرند و با تکنیکهایی که در ادامه در مورد آن صحبت خواهد شد بدون پرداخت تعرفه صادرات به کشورهای دیگر صادر میکنند. تمام این موضوع صرفاً یک حدس و گمان است و هیچ گزارش رسمی تاکنون از سوی مراجع ذیصلاح در مورد بروز تخلف در این بازار ارائه نشده است. اما پالسهایی که تولیدکنندگان و همچنین بازار از این جریان دریافت میکنند نشان میدهد احتمال وجود واسطه و همچنین خارج کردن این محصول از کشور چندان هم دور از ذهن نیست.
چگونه روغنپایه بدون مالیات صادر میشود؟
در مراکز بررسی استاندارد و همچنین گمرکات کشور شاخص ثابتی برای شناسایی روغن وجود دارد به این صورت که در اسناد گمرکی یک فیلد مشخص برای روانکار تعریفشده و تفکیکی بین انواع آن وجود ندارد. با توجه به اینکه روغنپایه تعرفه 14 درصدی صادراتی دارد و همچنین شرکتهای تولیدکننده موظف هستند مازاد تولید خود را از طریق بورس عرضه کنند، عملاً صادرات برای خود شرکتها سودآوری ندارد اما اگر روغن نهایی صادر شود، مالیات آن یا صفر است و یا عددش بسیار کمتر از تعرفه روغنپایه در نظر گرفته میشود. بر اساس این اطلاعات چندان هم غریب نیست که واسطهها روغنپایه را با اضافه کردن ترکیباتی به روغنهای سبک تبدیل کنند و در داخل با این مدل تعرفه واردات را دور بزنند و بهعنوان محصول نهایی آن را صادر کنند اما در بازار مقصد این روغن را بهعنوان روغنپایه به فروش برسانند. در این صورت نه هدف دولت برای عرضه روغنپایه به شرکتهای بلندینگ محقق شده و نه تولیدکننده از فروش روغن مازاد تولید خود سودی میبرد، تنها تعدادی واسطه که ازقضا دسترسی به منابع مالی و ارتباطات بینالمللی دارند میتوانند از این روش سود بزرگی را به دست بیاورند.
آیا عرضه روغن نهایی در بورس به نفع بازار است؟
بعد از ورود روغنپایه به بورس، زمزمههای عرضه محصول نهایی هم شنیده میشود. اگر روغن بهصورت یک محصول نهایی در بورس عرضه شود یک دستاورد بزرگ دارد و آنهم این است که تولیدکننده میتواند محصول خود را به قیمت واقعی و بر اساس بازار عرضه و تقاضا بفروشد و موضوع قیمتگذاری دستوری و مسائل اینچنین که قبلتر هم در مورد آن در مطالب متعددی صحبت شده برطرف میشود. اما از سوی دیگر نظارت بر روی قیمت نهایی عملاً از دست دولت و نهادهای مرتبط خارج میشود.
نمونهای که در بازار خودرو شاهد آن بودیم که در بعضی موارد باعرضه محصول در بورس، قیمت خودرو پایین آمد ولی در بعضی موارد هم قیمت خودرو در بازار بالاتر از قبل رفت بهاینترتیب که واسطه بهجای خرید از شرکت، در بورس باقیمتی بالاتر خودرو را خریداری کرد و در مرحله بعد با کشیدن سود موردنظر خود بر روی آن عدد، قیمت نهایی محصول را در بازار افزایش داد. این مدل نشان میدهد اگر هدف از عرضه روغن در بورس کالا مشخص نباشد، بازی در این میدان مثل راه رفتن روی لبه تیغ است. چراکه قطعاً و حتماً مشتری نهایی نمیتواند برای خرید یک قوطی روغن از طریق بورس اقدام کند و بازهم خریدار نهایی باید کسانی باشند که سرمایه بزرگی در دست دارند و میتوانند حجم بالایی از محصول را بهصورت یکجا خریداری کنند. در این صورت بازهم همان بازی تکرار میشود و قیمت محصول که قرار بود متعادل شود، به دست واسطهها بالا و بالاتر میرود چراکه شبکه توزیع روغن در سراسر کشور و برای تمامی شرکتها یک شبکه ثابت و مشخص است و خریداری که در بورس حجم بالایی از روغن را تهیه میکند نمیتواند خودش بهصورت فردی این محصولات را به دست بیش از 40 هزار تعویضروغنی در سراسر کشور برساند و ازاینجاییکه قطعاً برای خرید آن قیمت بالاتری از قیمت تولیدکننده پرداخت کرده، باید سود خود را قبل از سپردن به شبکه توزیع بر روی آن عدد ثانویه لحاظ کند. در این نقطه بر روی این عدد نهایی نه دولت میتوان نظارتی داشته باشد و نه سود آن در جیب تولیدکننده میرود و این تنها خریدار نهایی است که باید رد تعویضروغنیها بهای بالاتری برای روغن پرداخت کند.