به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو» به نقل از تسنیم، مدیریت شهری در دوره ششم از ابتدا فعالیتش به صورت ویژه به موضوع حمل و نقل عمومی تهران ورود جدی داشته است و در این زمینه با عقد قراردادهای داخلی و خارجی، دورخیر بسیار بلندی را برای افزایش قابل توجه ظرفیت حوزه حمل و نقل عمومی کرده است.
در همین ارتباط علیرضا زاکانی؛ شهردار تهران در سال 1402 سفری به چین داشت و در این سفر قراردادهای در حوزه اتوبوس برقی، تاکسی برقی، موتورسیکلت برقی و در نهایت واگنهای مترو منعقد شده است و بنا بر اعلام مسئولان شهری از سال جاری به تدریج این اتوبوسهای برقی، تاکسیهای برقی و واگنهای مترو وارد پایتخت خواهند شد.
برای بررسی ابعاد این اقدامات و اتفاقاتی که برای تحول در حوزه حمل و نقل عمومی تهران افتاده است، میزبان علیرضا نادعلی؛ سخنگوی شورای شهر تهران بودیم که در ادامه، مشروح بخش نخست این این گفتوگو با محوریت مسئله حمل و نقل عمومی تهران آمده است:
** در سفر نخست آقای زاکانی؛ شهردار تهران به چین قرارداد خرید و واردات اتوبوس برقی، تاکسی برقی، ون و واگن مترو و... منعقد شد اما نکتهای که همچنان وجود دارد نگرانی از بابت پرداخت و تامین ارزی قسط اول این قرارداد مهم توسط بانک مرکزی است؛ آیا دولت عزم جدی برای اجرایی شدن این قرارداد را دارد چراکه اخیراً جناب آقای چمران به سنگاندازی از سوی برخی مقامات ارشد وزارت کشور اشاره کرد؛ البته نباید این نکته را فراموش کنیم که با برقیسازی حوزه حمل و نقل عمومی تهران علاوه بر کاهش آلودگی هوا، سالیانه حدود 49 هزار میلیارد تومان صرفهجویی در سوخت انجام میشود!
مقدمه قضیه این است که به هر صورت ما همگی 4 سال، 4 سال میراثدار آن چیزی میشویم که از ادوار قبلی به ما رسیده است. در یک دورههایی، کارهایی در حوزه حمل و نقل پایتخت اتفاق افتاد و نوسازیها به موقع انجام شد و برهمین اساس روند ناوگان حمل و نقل هم به جهت زیرزمینی، ریلی، اتوبوس و ... بروز شد و در عین حال ممکن است هر زمانی نسبت به نیاز روز مردم، عقب افتادگیهایی وجود داشته باشد اما معدل، معدلهای خوبی در برخی از ادوار بوده است.
شورای شهر تهران , شهرداری تهران ,
این در حالیست که همکاری دولتها با شهرداریها معمولا معدل خوبی در ادوار گذشته نبوده است؛ گاهی اوقات به دلیل رقابت سیاسی بین رئیس دولت با شهردار تهران یا به خاطر عدم هماهنگیهای جریانی و ... معمولا نگاههای سیاسی، این همکاریها شکل نگرفته است؛ به عنوان مثال در دولت قبل بر سر بعضی از موارد بسیار کوچک، ارتباط شهردار تهران و هیئت دولت قطع شد و هماهنگیهایی که میتوانست در صحن کابینه اتفاق بیفتد و باعث شود بخشی از مشکلات در این حوزهها و بویژه در حوزه گسترش ناوگان حمل و نقل عمومی از بین برود، از دست رفت.
با همه این موارد ذکر شده، مجموعاً ناوگانی در دوره ششم شورای شهر تهران به دست ما رسید که ناوگان فرسودهای بود، ناوگانی که نیاز به تعمیراتی اساسی (اورهال) داشت با این اوصاف عملاً ناوگان عمومی از کیفیت و سرعت مطلوبی برخوردار نبود و این ناوگان نمیتوانست نیاز مردم را پوشش دهد.
با این شرایط مدیریت شهری تصمیم گرفت ورود جدی را به حوزه حمل و نقل داشته باشد چرا که ما مسئول هستیم و نسبت به برطرف کردن شرایط بد و ایجاد شرایط مناسب برای مردم مسئولیت داشته و داریم و به همین جهت شورای شهر تهران در بودجه سالیانه اعتبارات خوبی را برای حوزه حمل و نقل تهران پیشبینی کرد.
شاید از سال دوم مدیریت شهری فعلی ( سال 1401 )که برنامهریزی اصلی برای شهر تهران توسط شورا (برنامه 4 ساله توسعه مدیریت شهری) نوشته شد، موضوع حمل و نقل مورد توجه جدی قرار گرفت و در احکام و اولویتبندی برنامه، اولویت اول بحث توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی قرار داده شد.
علی رغم اینکه موضوعات مختلفی در شهر وجود دارد اما تلاش کردیم تمام بخشها و در 6 کمیسیون شورا، نگاه بخشینگر را کنار بگذاریم و روی یک موضوع (ناوگان حمل و نقل عمومی) تمرکز کنیم. کاهش صفهای طولانی و سرفاصله رسیدن اتوبوسها در ایستگاهها و کیفیتها اتوبوسها از مواردی بود که مورد توجه شورا قرار گرفت و شورا آن پیگیری و دنبال کرد.
به دنبال تغییر در شرایط حوزه حملونقل عمومی تهران، در برنامه و بودجه سالیانه اعتباراتی پیشبینی شد به طوری که در سال 1401 اعتباراتی برای سال 1402 و متناسب با آن در سال 1402 برای سال 1403 بودجههای خوبی در حوزه حمل و نقل به تصویب رسید.
شورای شهر تهران , شهرداری تهران ,
با این نگاه مدیریت شهری و براساس اولویتبندی سال 1402 ، سفرهای شهردار تهران به همراه هیئت همراه به کشور چین برنامهریزی شد و اتفاقات مختلفی اتفاق افتاد؛ عقد قراردادهای خارجی در کنار قراردادهای داخلی از مواردی بود که در سال 1402 عملیاتی شد که این مسئله به همت عظیمی نیاز داشت و انجام شد؛ در هر صورت سفرهای چین در سال گذشته انجام شد و تفاهمنامههایی بسته شد و در ادامه تفاهمنامهها تبدیل به قرارداد شد و در بعضی از موارد پیش پرداختها نیز پرداخت شده است.
یکی از موضوعاتی که مدیریت شهری در حوزه تامین اتوبوس به آن توجه داشته است، استفاده از ظرفیت داخلی برای خرید اتوبوس بود؛ در واقع یکی از مصادیق انقلابی بودن، نگاه به تولید ملی، اقتصاد، صنعت و ... است.
قطعاً تولید داخلی در اولویت ما قرارد دارد اما در بسیاری از اوقات، این اتفاق افتاده که باید برای تغییر در شرایط، خریدهایی از خارج از کشور انجام شود و در ادوار گذشته این مسئله انجام شده است؛ در واقع وقتی فوریتی پیش میآید حتما باید در زمان بسیار کوتاهی، مشکلات حمل و نقلی را برطرف کرد البته استفاده از ظرفیت داخلی کماکان الویت مدیریت شهری است اما خودروسازان باید خودشان را بروز کنند و نیازها را ببینند.
نکتهای که در حوزه حمل و نقل عمومی پایتخت وجود دارد، مسئله همراهی دولت سیزدهم به ویژه همراهی شخص رئیسجمهور است؛ اگر کمک دولت نبود و آقای رئیسی پای این مسئله نمیآمد، کارها قابل انجام نبود همچنین در این بخش، شاهد همکاری سایر وزارتخانهها از جمله وزارت کشور، صمت و اقتصاد بودیم.
با توجه به موارد اشاره شده امیدواریم هر چه سریعتر تعهدات انجام شده در بحث ورود وسایل حمل و نقل عمومی انجام شود به طوری که براساس بازه زمانی تعریف شده برخی از خریدهای حوزه حمل و نقل عمومی 14 ماه ، یک سال و برخی 4 یا 5 ماهه وارد پایتخت خواهند شد.
** با این شرایط آیا میتوانیم اعلام کنیم برای فروردین ماه 1403 قسط اول قررداد با چین برای واردات تاکسی و اتوبوسهای برقی پرداخت خواهد شد و خرداد ماه این قراردادها با عددی که اعلام شده وارد ناوگان عمومی تهران میشود؟
با توجه به صحبتهای آقای زاکانی؛ بله! این اتفاق خواهد افتاد.
طبیعی است در قراردادها، تضمین برای بحث زمان وجود دارد و جریمههایی با طرف چینی درنظر گرفته شده است؛ معتقدم ورود تدریجی خودروهای ویژه حمل و نقل عمومی تهران میتواند شرایط بسیار بهتری را برای مردم پایتخت ایجاد کند.
شورای شهر تهران , شهرداری تهران ,
همچنین با برنامهریزی صورت گرفته در تهران، تمرکز بر برقیساز خودروها و انتقال فناوری از خارج به داخل کشور در دستور کار مدیریت شهری است؛ خودروسازان داخلی بعد از مدتی میتوانند از این فناوریها استفاده کنند. براساس برنامهریزی تعداد اتوبوسهای فعال در پایتخت در پایان این دوره به تعداد 8 هزار دستگاه خواهد رسید.
با توجه به اینکه در کمیسیون فرهنگی ـ اجتماعی شورا هستم باید این دغدغه را مطرح کنم که باید فرهنگسازی در حوزه استفاده از حوزه حمل و نقل عمومی و استفاده از خودروها به سمت خودروهای عمومی به جای شخصی مورد توجه قرار گیرد و در این بخش شهرداری باید از ظرفیت صدا و سیما، رسانهها و پلیس استفاده کند.
** فرهنگسازی که شما گفتید مسئله بسیار مهمی است اما موضوع مهمتر این است که استفاده از حمل و نقل عمومی باید مزیتی نسبت به خودروهای شخصی داشته باشد تا مردم به سمت استفاده از آن بروند به عنوان مثال وقتی هزینه استفاده روزانه از حمل و نقل عمومی مانند تاکسی گاهی سه برابر از خودرو شخصی است! چطور میتوان انتظار داشت که شهروندان از حمل و نقل عمومی استفاده کنند؟! قاعدتاً باید هزینه حملونقل عمومی برای شهروندان نسبت به خودرو شخصی پایینتر باشد تا زمینه برای استفاده از حمل و نقل عمومی فراهم شود.
بله! این مسئله که اشاره کردید کاملاً درست است و در کنار کار فرهنگی باید کارهای دیگری انجام داد؛ باید این هماهنگی بین دستگاهها اتفاق بیفتد تا نهایتا آن فرهنگ جواب بدهد؛ اگر قرار باشد استفاده حمل و نقل شخصی به جهت اقتصادی برای مردم، مقرونبه صرفهتر باشد باید مزیت قیمتی برای شهروندان در استفاده از حمل و نقل عمومی ایجاد کرد و صرف کار فرهنگی، تولید فیلم و آیتم در تلویزیون نمیتوان در امر فرهنگسازی موفق شد.
** در بخش حمل و نقل آن چیزی که خیلی بغرنج شده مسئله موتورسیکلتهاست چرا که در حال حاضر حدود 3 میلیون موتورسیکلت در تهران داریم که 500 هزار از این تعداد، موتورسیکلتهای کار هستند؛ یکی از انتقاداتی که بارها به شورای شهر فعلی و شهرداری وارد کردیم این است که در حوزه موتورسیکلتها و تغییر موتورسیکلتهای کاربراتوری و انژکتوری به برقی اقدام عاجلی نشده است.
ما یک طرح کاملا عملیاتی برای جایگزینی موتورسیکلتهای بنزینی با موتورسیکلتهای برقی را بررسی و آن را منتشر کردیم و ضرورت اجرای آن را از طریق شخص دکتر زاکانی و شورای شهر هم پیگیر شدیم؛ بر اساس این طرح با راهاندازی یک صندوق و ذخیر منابع حاصل از صرفهجویی بنزین در این صندوق، میتوان در تهران بیش از 3 هزار موتورسیکلت رایگان در هر ماه به دارندگان موتورهای بنزینی با اولویت موتورهای کار اعطا کرد!
اما متاسفانه در عمل نه تنها اقدامی برای اجرای چنین طرحی در شهرداری تهران صورت نگرفت بلکه حتی رقم بسیار ناچیز 700 میلیارد تومانی مصوب سال 402 برای موتورهای برقی نیز تخصیص نیافت!
یکی از ویژگیهای خوب همین مسئله است که شما، مسائل و چالشها را روی میز میگذارید و تلاش میکنید برای آنها راهکار عملیاتی پیشنهاد کنید و این میشود رسانه مورد علاقه ما!
خود ما هم در کف رسانه کار کردهایم؛ رسالت یک خبرگزاری و یک آژانس خبری، در بسیاری از نقاط دنیا، صرفاً اطلاعرسانی است؛ در عین حال ما با نگاه بومی خودمان علاوه بر این، یک چیزهای دیگری داریم و میخواهیم مسائل مردم حل شود، ما میخواهیم زندگی مادی و معنوی مردم ارتقاء پیدا بکند و رسانه در این حوزه میتواند کمکهای زیادی داشته باشد و امید ایجاد کند و راه حل ارائه دهد چون رسانه، تماس رو در رو با مسائل مردم از نزدیک دارد؛ برای همین، یک رسانه پویا میتواند راهحل هم پیشنهاد کند.
آقای زاکانی مدلش این است گاهی اوقات به این نگاه نمیکند که این حوزه و ظیفه شهرداری است یا خیر، برای اینکه مشکل را حل کند به دنبال حل کردن آن میرود.
در مورد موتورسکیلتهای برقی خود آقای زاکانی پای اجرای آن ایستاده و الان آنچه که هدفگذاری شده، دقیقا برقی کردن موتورسیکلتهای کار است؛ آنجا روی موتور کار تمرکز کردند و بحث قیمتگذاری ناظر به این قصه است.
** در حال حاضر ما به شهروند میگوییم که به سمت استفاده از موتورسیکلت برقی بروند اما آن بخشی که سهم حاکمیت و دولت است را پرداخت نمیکنیم؛ در دوره شهرداری قالیباف برای ترغیب مردم به خرید و استفاده از موتورسیکلتهای برقی، 50 درصد بهای این موتورسیکلتها را شهرداری تهران در قالب وام بلاعوض پرداخت میکرد اما در حال حاضر که ضرورت استفاده از موتورسیکلتهای برقی در شهری مانند تهران، دوچندان شده حتی یک درصد از بهای این موتورسیکلتها شهرداری تقبل نمیکند! در چنین شرایطی، شوخی است که توقع داشته باشیم که شهروندان تهرانی برای خرید و جایگزینی موتوسیلتهای برقی ترغیب شوند!
بله! به نظرم ما باید در ادامه این مسیر، روی همین مسئله "ایجاد مزیت قیمتی برای موتورسیکلتهای برقی" متمرکز شویم؛ فکر میکنم با راه افتادن بازار این قضیه، دولت حتما اضافه میشود یعنی امکان ندارد ما بتوانیم به تنهایی ادامه بدهیم.
** با توجه به وضعیت فعلی میزان مصرف بسیار بالای بنزین در کشورمان (مصرف روزانه بیش از 120 میلون لیتر) و اجبار دولت به واردات روزانه بیش از 20 میلیون لیتر بنزین، دولت هر چه بر روی توسعه خودروها و موتورسیکلتهای برقی سرمایهگذاری کند، در واقع باعث کاهش هزینههای جاری خود شده است چرا که اگر واردات بنزین را اگر حتی با نرخ 30 هزار تومان در نظر بگیریم و روزانه کف واردات بنزین یعنی 20 میلیون لیتر را در نظر بگیریم، به این معنی خواهد بود که دولت برای واردات بنزین حداقل در هر روز 600 میلیارد تومان پرداخت میکند! در صورتی که دولت به راحتی میـواند با وارونه کردن پرداخت چنین رقمی و اختصاص این مبلغ به موتورسیکلتها و خودروهای برقی، کشور را از واردات این حجم از بنزین بینیاز کند.
بله! این اتفاق بزرگ حتما باید در حوزه خودروها و موتوسیکلتهای برقی بیافتد تا "تغییر ریل" انجام شود؛ اگر روی موتور کار هدفگذاری میکنیم، آنها قشری هستند که نیاز به تسهیلگری اقتصادی دارند؛ ما اگر ظرفیتهای برقی را ارزان و با شمارگان زیاد در کشور ارائه نکنیم و صرفاً قیمت بنزین را هر از گاهی بالا ببریم، اتفاقات ناخوشایند دیگری روی میدهد؛ اگر اینها با هم بالانس شود به نظر میتوان گفت که ظرفیت تحمل جامعه نیز افزایش مییابد.