به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از مهر ، سفرهای نوروزی سال 97 همانند سال های گذشته در حالی به پایان رسید که متاسفانه عده ای از هموطنان در اثر تصادفات رانندگی جان خودشان را از دست دادند و عده ی زیادی نیز دچار معلولیت و نقص عضو و از کارافتاده دائمی شدند و صد دریغ و افسوس که این جشن بزرگ ملی به کام بخشی از هم میهنان عزیز تلخ گردید و عیدشان به عزا تبدیل شد.
با وجود اینکه امار تصادفات و تلفات رانندگی نسبت به سال های قبل کاهش پیدا کرده و میزان تلفات روزانه به حدود 45 نفر کشته و 100_110 نفر معلول و از کار افتاده دایمی و 600-500 نفر مجروح تقلیل یافته است. که متاسفانه در رسانه ها به تعداد دقیق معلولین اشاره نمی شود در حالی که هزینه یک معلول به مراتب بیشتر از هزینه یک فوتی است باید اذعان کرد که این تعداد تلفات و این میزان خسارات همچنان امار قابل توجه و تکان دهنده است وقلب تک تک هموطنان را به درد می اورد.می توان گفت هر روز یک هواپیما مشابه هواپیمای سقوط کرده در مسیر تهران یاسوج در جاده های کشور سقوط می کند.
نکته قابل تامل اینکه هشدار های لازم از سوی پلیس راهور ناجا در طول سفرها به مسافران داده شد نه تنها از میزان تصادفات و تلفات رانندگی کاسته نشد بلکه طبق گزارشات پلیس این عدد نسبت به سال قبل 8 در صد نیز افزایش پیدا کرد.
سوال اینجاست که چرا سازمان های مربوطه همچنان از عملکرد ضعیف خودشان دفاع می کنند و همچنان اصرار دارند که عامل انسانی را به عنوان مقصر اصلی تصادفات معرفی کننددر حالی که بررسی های علمی و تحقیقات میدانی نشان می دهد با اینکه عامل انسانی 70 تا 90 درصد در تصادفات نقش دارد ولی بیش از 90 درصد علل تلفات ناشی از تصادفات رانندگی مربوط به عوامل جاده ای و وسیله نقلیه می باشد که از ایمنی مناسب و استانداردهای لازم برخوردار نیستند
چرا که ما زمانی می توانیم عامل انسانی را علت اصلی وقوع تصادفات قلمداد کنیم که هم کیفیت و ایمنی خودروها و استاندارد جاده ها را افزایش داده باشیم و نظارت سفت و سختی را اعمال کنیم که متاسفانه سازمانهای ذی ربط با تمام اقداماتی که داشتند کوچکترین گامی را در راستای اموزش فرهنگ صحیح ترافیک برنداشته اند
به همین خاطر ما از فرهنگ و رفتار ترافیکی مناسب در جهان برخوردار نیستیم.و این سازمانها به جای اعتراف کاستی ها وضعف عملکرد خودشان عامل انسانی را مقصر اصلی معرفی می کنند.سازمان های متبوع نیز به جای اعتراف و اذعان کاستی های موجود و پرداختن به اصل موضوع که همان عدم اموزش صحیح فرهنگ ترافیک است برای سرپوش گذاشتن به ضعف خود صرفا عامل انسانی را دلیل اصلی معرفی می کنند و شاید هم برخی ازمسئولان اموزش های غیر کارشناسی و از هم گسیخته در بعضی از رسانه ها و مدارس که تنها دادن هشدارها و تهدیدهایی علیه رانندگان متخلف و گاها خواهش و التماس از مردم را اموزش تلقی می نمایند و به ان بسنده می کنند.
ولی کارشناسان معتقدند که اموزشی تاثیرگذار است که مداوم ،مستمر، کارشناسی شده برای تمام گروه های سنی از مهد کودک تا دانشگاه باشد و توسط متخصصین و از طرق مختلف صورت گیرد.
برای مثال :اکثر ما ایرانیان بعلت عدم اموزش وقتی پشت فرمان دچار خستگی و خواب الودگی می شویم.
برای مقابله با خواب برخی از اقدامات زیر را انجام می دهیم و رانندگی خود را خواب الوده ادامه می دهیم . برای مثال شیشه کابین خودرو را پایین کشیده و یا صدای ضبط را بیشتر می کنیم ویا تنقلات مثل تخمه و یا چایی می خوریم و یا برخی سیگار روشن می کنند و رانندگی را ادامه می دهیم.
در صورتی که اگر آموزش دیده بودیم که همه انسانها در برابر خواب تسلیم هستند وهیچ کس نمی تواند با خواب مقابله کند و تحقیقات نشان داده است که این اقدامات کوچکترین تاثیری در کنترل خواب ندارد به ندرت رانندگی خود با حالت خستگی و خواب الودگی ادامه می دادیم.
یا افسردگی و اختلالات خواب در جامعه ما خیلی شابع است واکثر انها تشخیص داده نشده در جامعه باقی می مانند و یکی از شایعترین علل تصادفات ناشی از خواب الودگی هستند که آموزش و برخی اقدامات دیگر می تواند نقش موثری در این زمینه داشته باشد. در نتیجه افرادی که در اثر تصادفات رانندگی فوت یا معلول و از کار افتاده و یا مجروح می شوند انسان های بی گناهی هستند که همه مردم به خصوص مسئولین مقصر هستیم.اینها دشمن نیستند وهمه اینها هموطنانمان هستند. و هیچ فرقی با هموطنانی که متاسفانه در اثر سانحه هواپیمای تهران یاسوج جان عزیز خودشان را از دست دادند ندارند. ولی ایا واکنش مسئولان نیز یکسان است. در آن وزیر استیضاح می شود ولی در تصادفات جاده ای هیچ مسئولی پاسخگوی مردم نیست.
بارها توسط کارشناسان این حوزه اعلام شده که برای حل این معضل سه راهکار متصور است که باید همزمان اقدام شود.
ا- مهندسی ترافیک : مانند استاندارد کردن جاده ها و معابر وارتقای ایمنی وسایل نقلیه و....
2- اموزش
3- نظارت دقیق و اعمال قانون
در بین اینها شاید آموزش کم هزینه ترین راهکاری بوده که از دهه های قبل می توانستیم در کشور انجام دهیم. حتی دولتهای گذشته ان را نیز انجام نداده اند و هیچ وقت پاسخگوی مردم نبوده اند و در قبال انبوهی از کشتار و معلولیت هموطنان در طول دهه های گذشته حتی یک بار هم از مردم عذرخواهی نکردند. مسئولین سازمانها با سانسور کردن امار تلفات و با حرف های غیر کارشناسی در حال توجیح میزان تصادفات و تلفات هستند. چون اقدامات بنیادین و اساسی در این حوزه صورت نگرفته است. ایا در این مدت جاده ها استاندار و یا خودروها ایمن شده اند و یا اموزش و فرهنگ سازی صورت گرفته است و یا نطارت ها و اعمال قانون بیشتر شده است. پس در هیچ زمینه ای اقدام اساسی صورت نپذیرفته است. ولی برخی اقدامات مثل افزایش نصب دوربین در جاده ها و افزایش جرایم تخلفات رانندگی انجام شده که در حد انتظار اثر بازدارندگی نداشته است و این اقدامات متناسب با عمق فاجعه نبوده است.
ما منکر زحمات و فعالیت سازمانهای مربوطه نیستیم برخی از سازمانها حتی بیش از حد وظایف خود زحمت می کشند ولی اگر سیاست های کلی در این حوزه غلط باشد و دولت طرح جامع و ملی در این زمینه نداشته باشد و حل معضل ترافیک وتصادفات رانندگی جزئ اولویت کاری دولتمردان قرار نگیرد و متولی کاهش تصادفات و تلفات رانندگی مشخص نباشد و اقدامات علمی و کارشناسی شده صورت نگیرد و سیاست سازمان ها همسو و هماهنگ نباشد و مشارکت مردم را افزایش ندهیم و در برخی زمینه ها مدیریت واحد نداشته باشیم و این معضل را یک چالش ملی معرفی نکنیم و برای ان راهکار ملی تهیه نکنیم نتیجه فعالیت ها بی تاثیر بوده وموجب هدر رفت سرمایه های ملی و بیت المال خواهد شد.
که نهایتا بعد از دهه ها کشتار و معلولیت وفرصت سوزی و هدر دادن بیت المال سازمانهای فوق ناتوانی خود را در کنترل تصادفات اعلام می کنند.
ایا وقت ان نرسیده بعد از دهه ها سیاست های غلط وبی برنامگی و برخی اقدامات غیر کارشناسی و غیر هماهنگ که باعث تحمیل خسارت های سنگین و غیر قابل جبران بر کشور شده و فرصت های طلایی را از ما گرفته است تمام مسئولین سه قوا وسازمان های مختلف و ارگان ها و نهادها با مشارکت مردم با اتخاذ سیاست های درست و کارامد و با اتحاد و همدلی وبا عزم ملی برای حل تمام مشکلات کشورمان از جمله معضلات ترافیکی و تصادفات رانندگی به پا خیزیم.