به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از ایرنا ، البته در این بین هستند راکبان موتورسیکلت هایی که خود را مقید به قانون می دانند در مقابل عدهای که تعداد آنها نیز کم نیست، خود را مجاز به عبوراز چراغ قرمز، پیاده روها، پارک در هر محدوده ای، بی توجهی به علایم و تابلوها، ویراژ دادن های خطرناک در بزرگراه ها، لایی کشیدن ها، تک چرخ زدن ها، عدم استفاده از کلاه ایمنی، حمل بارهای سنگین و خارج از عرف و سایر تخلفات دیگر می دانند و به تذکر پلیس توجهی ندارند.
بماند که این راکبان بی مهابا، با زیر پا گذاشتن قوانین، جان خود را به خطر میاندازند و چشمان منتظر خانواده خود را بی فروغ می کنند، جان عدهای بی گناه و عابرپیاده را نیز نادیده میگیرند و کاری به آن کودک دبستانی، زن باردار، پیرمرد و پیرزنی که خود را به سختی می کشاند تا به داروخانه یا بانکی برود، ندارد، حق آنها را که عبور از جایی امن به عنوان عابرپیاده برایشان تعریف شده است، میگیرند و بی مهابا میتازند و به حق و حقوق این و آن تجاوز می کنند.
حتی رانندگان تاکسی نیز از دست این راکبان بی باک، در امان نیستند و صابون بی قانونی آنها به تنشان خورده است، اینکه از هر گذری هر چند باریک عبور می کنند و به مسافر بخت برگشته ای که نمی داند یک آن سر و کله این راکب از کجا پیدا شد، ازخودرو پیاده می شود با موتور تصادف می کند و … بماند که چه دردسرهایی راننده تاکسی بی گناه نیز درگیر خواهد کرد؟
با وجود اینکه پلیس استفاده از کلاه ایمنی را برای راکبان موتورسیکلت اجباری کرده است اما هستند افرادی که همچنان استفاده از این وسیله ایمنی را برای خود منع کرده و در حد نشان دادن به پلیس برای جریمه نشدن و عدم توقیف موتور، در دست میگیرند و تا پلیس را می ببیند، کلاه را بر سرشان می گذارند.
براساس آمار پزشکی قانوی در سال 97، 17 هزار و 183 نفر در اثر حو ادث رانندگی کشته شددند که 21.8 درصد یعنی سه هزار و 784 نفر موتورسوار بودند که استان های تهران، فارس و اصفهان بیشترین فراوانی تلفات را داشته است.
براساس این آمار 38.4 درصد موارد فوتی موتورسواران درون شهری، 44.5 درصد برون شهری، 10.8 درصد در جاده های روستایی، 1.2 درصد در راه های اختصاصی و5.2 درصد در سایر راه ها کشته شده اند.
در زمان وقوع تصادف 79 درصد راننده موتور، 19.6 درصد سرنشین و وضعیت 1.4 درصد نامشخص بوده است. 96.3 درصد افراد متوفی مرد، 3.7 درصد زن، 13.5 درصد زیر 18 سال، 25.8 درصد 18 تا 24 سال، 28.8 درصد بین 25 تا 39، 10.7 درصد بین 40 تا 49 و21.1 درصد 50 سال به بالا داشته اند. از لحاظ نحوه وقوع تصادف 80 درصد در اثر برخورد با وسیله نقلیه دیگر، 10 درصد در اثر واژگونی، 7.3 درصد در اثر برخورد با جسم ثابت و 2.7 درصد به نحو دیگری کشته شده اند. از لحاظ شغلی 41 درصد دارای شغل آزاد، 20.1 کارگر، 10.8 درصد دانش آموز، 7.7 درصد کشاورز، 4.4 درصد بیکار و 16 درصد سایر مشاغل را داشته اند.
از سوی دیگر علی جباری مدیرعامل صندوق تامین خسارت های بدنی نیز چندی پیش گفته بود، 25 تا 30 درصد خسارت های جرحی و فوتی مربوط به موتورسواران است. حدود 5 هزار کشته از 16 هزار کشته سوانح رانندگی و بیش از 100 هزار مجروح از 320 هزار مجروح این حوادث را موتورسواران یا حوادث ایجاد شده توسط آنها تشکیل می دهد. 11 میلیون موتورسیکلت پلاک شده در کشور وجود دارد، و بر اساس تازه ترین آمار، تنها یک میلیون دستگاه از این موتورسیکلت ها بیمه نامه شخص ثالث دارند و این یک خطر بالقوه است. در حالی که 95 درصد خودروهای سواری بیمه نامه شخص ثالث دارند، بیش از 90 درصد موتورسیکلت ها بدون داشتن بیمه نامه شخص ثالث تردد می کنند.
با وجود این آمار، گفته پلیس را تایید میکنیم که موتورسیکت، برمودای تصادفات است و هر فردی درگیر آن شود را غرق می کند و در این راستا، تر و خشک با هم میسوزند. این برمودای تصادفات رحمی ندارد، سن و جنس برایش مهم نیست، برایش مهم نیست که نان آور خانواده باشی یا جوانی بی باک که از سر هیجان جوانی بر ترک موتور نشسته ای و میتازی. با وجود آمار مرگ و میر ناشی از موتور اعم از راکب، سرنشینان و عابران باید پرسید که چرا باز درس نمیگیریم و تجربه دیگران برای ما تجربه نمیشود، سالیانه چه افرادی که نان آور خانواده هستند و به دلیل تصادف با موتور جان خود را از دست میدهند، چه بسیار افرادی که به دلیل بد راندن این ارابه دو چرخ دچار معلولیت و قطع عضو میشوند.
بماند که موتورسیکلت چه آلودگی ایجاد می کند و به گفته پلیس به ازای هر یکصد کیلومتر باید کمتر از هشت دهم بنزین مصرف کند در حالی که این رقم بسیار بالاتر است و به سه تا چهار لیتر میرسد و به هر میزان که بنزین مصرف شود، به همان میزان آلودگی هوا بیشتر خواهد شد. موتورسیکلت با وجود حجم استفادهای که درکلان شهرها دارد، از سوی دیگر با وجود مضرات اعم از میزان تصادفات و آلایندگیهایی که اعم صوتی و هوا، ایجاد می کند، باید برایش فکری اندیشید تا دیر نشده است...