به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از ایرنا، برای حل مشکلات اشاره شده از سوی کارشناسان و صاحبنظران حوزه های مختلف اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی مطالعات و بررسی های بسیار زیادی صورت گرفته و راهکارهای متنوعی بررسی، پیشنهاد و اجرایی شده است که نتیجه این اقدامات باعث شده که جامعه انسانی و محیط زیست طبیعی بشر تا حدودی از آسیب های ناشی از استفاده لجام گسیخته وسایل نقلیه عمومی و شخصی نجات یابد.
هدف از این سیاست ها استفاده بهینه از ظرفیت های موجود در چارچوب گزینه هایی است که علاوه بر بهبود وتحرک در شبکه حمل و نقل، موجب بازدهی بیشترو اتلاف کمتر منابع را فراهم سازند. از درون این سیاست ها راهبردی به نام «مدیریت تقاضای حمل و نقل یا سفر» توانسته است جایگاه بایسته ای در بین صاحبنظران و کارشناسان پیدا کند. مدیریت تقاضای حمل و نقل علاوه بر ابعاد فرهنگی و اجتماعی دارای ابعاد اقتصادی هم است و بعد اقتصادی آن باعث شده است که بخش های غیر دولتی و خصوصی نسبت به فعالیت وسرمایه گذاری در این حوزه اقبال و توجه نشان دهند.
برنامه ریزان هم با افزایش هزینه های استفاده از پارکینگ و وضع عوارض برای استفاده از اتوبان ها و جاده ها و ورود به مراکز شهرها، هزینه استفاده از خودرو شخصی را افزایش دادند تا جامعه به سمت حمل و نقل عمومی ترغیب شود. از سوی دیگردر بعد اجتماعی و فرهنگی با تأکید بر ارزش های انسانی و نوع دوستی و حفاظت از محیط زیست و با تکیه بر سرمایه های اجتماعی و فرهنگی به ترغیب شهروندان برای کنترل و کاهش استفاده از خودروی شخصی اقدام کردند.
مدیریت تقاضای حمل و نقل با استفاده از فاکتورهای اقتصادی تلاش می کند تا انسان ها را با نگاهی هوشمندانه به مولفه «نیاز» نسبت به مهار «خود خواهی» ترغیب کند. استفاده از مشوق های فرهنگی و اجتماعی، رشد ، توسعه و شکوفایی «اخلاق» به عنوان یک شاخص کنترل درونی توانسته است از مقبولیت و محبوبیت چشمگیری در میان افراد جامعه برخوردار شود و جوامع بزرگ شهری به این نتیجه رهنمون شده اند که منافع فردی فقط از طریق حفظ و احترام به منافع جمع میسور خواهد بود. موضوعی که نه به عنوان یک الزام بلکه به عنوان یک اجبار، جامعه را حول یک محور متفق کرده است. حال پرسشی که اکنون مطرح می شود، این است که مدیریت تقاضای سفر وحمل نقل چیست و چه الزاماتی دارد؟
برای پاسخ به این پرسش لازم است نگاهی گذرا به تاریخچه موضوع داشته باشیم می توان گفت از سال 1970 تمامی روش های سنتی در این حوزه به سبب محدودیت های آنها با ورود مدیریت تقاضای سفرو حمل و نقل از امور حذف شد. در این دوران برنامه ریزان حمل و نقل دریافتند که هر چقدر بر میزان اتوبان ها و راه ها می افزایند، به همان نسبت و حتی بیشتر به تعداد خودروها و ترددها افزوده می شود ولی مشکلات ترافیکی همچنان پا بر جاست. لذا به جای افزایش «عرضه» راه حل را در کنترل و مدیریت «تقاضا» دیدند. تراکم ترافیک، انواع آلودگی ها، هزینه های گسترش راه، کمبود پارکینگ، وابستگی روز افزون به خودرو و هزاران مشکل ناشی از این عوامل موجب شد تا اکثر جوامع، درصدد یافتن راه حلی برای خلاصی از این وضع برآیند.
مطابق مفاهیم اقتصادی بازار، افزایش عرضه کالا و خدمت الزاماً نمی توان موجب تنظیم بازار و مدیریت آن شود، بلکه مدیریت بازار عبارت است از ایجاد تناسب بین عرضه و تقاضا که شبکه توزیع تا مصرف باید این موضوع را هدایت کند؛ مبحثی که درمدیریت تقاضای حمل و نقل و سفر هم می توانست مصداق عینی پیدا کند. بر این معنا مدیریت تقاضای حمل و نقل یا TDMپایه گذاری شد.
هدف اولیه مدیریت تقاضای حمل و نقل و سفر، ایجاد کارایی بیشتر در استفاده از منابع و امکانات موجود از طریق بهبود مدیریت و کاربری بهینه آنها بود. این مدیریت به همه راهبرد هایی که هر دو وجه زیرساخت های موجود اتوبان ها اعم از بخش «تقاضا» یعنی تغییر شیوه سفر جامعه و مردم و بخش «عرضه» یعنی تغییر زیرساخت های موجود توجه می شود.
از این منظر می توان گفت که مدیریت تقاضای حمل و نقل به مفهوم مدیریت تحرک پذیری هم قابل تعمیم است.
بنابر این هدف، افزایش کارایی سیستم حمل و نقل و دستیابی به اهداف مترتب در این حوزه است.
مدیریت تقاضای حمل و نقل یا TDM در صورتی که به طور جامع به اجرا درآید می تواند نقش بسزایی در کنترل امورمرتبط با تقاضا، هدایت و مدیریت حمل و نقل و سفر از طریق مشوق ها، انجام اصلاحات در سیاست ها، ارتقا و توسعه کیفیت خدمات و... داشته باشد.این مدیریت در نظر می گیرد که چه میزان انتخاب روش حمل و نقل مردم تحت تاثیر الگوهای کاربری زمین، طراحی توسعه، میزان پارکینگ موجود، هزینه پارکینگ و هزینه های مرتبط، راحتی و مقبولیت و دسترس پذیری روش های جایگزین سفر قرار دارد؛ لذا راهبردهای متنوع TDMآن عوامل را تحت تاثیر قرار می دهند به طوریکه راه های جایگزین با رانندگی، قابل رقابت تر می شوند و به طور بالقوه تکیه بر وسایل نقلیه موتوری را کاهش می دهند.
بطور کلی می توان مدعی شد که مدیریت تقاضای حمل و نقل طیف گسترده ای از سیاست ها، برنامه ها، خدمات و محصولاتی است که چگونگی، چرایی، زمان و مکان سفرمردم را تحت تاثیر قرار می دهد تا رفتارهای حمل و نقل را پایدارتر سازد.
حال پرسش بعدی این است که این مدیریت چه منافعی را می تواند نصیب جامعه و شبکه حمل ونقل کند؟
در پاسخ به این سئوال می توان گفت این مدیریت می تواند منافع فراوانی در حوزه محیط زیست، انرژی و سازمان های مربوطه و همچنین برای(متقاضیان)استفاده کنندگان از راه ها در پی داشته باشد. منافعی از قبیل:
1- افزایش سلامت عمومی با کاهش آلودگی هوا و سطح پایین تر استرس
2- بهبود و تسهیل جابجایی منطقه ای و در نتیجه آن سلامت اقتصاد ملی
3- تسهیل دسترسی مشتریان
4- کاهش سفر به مرکز تجاری با توسعه تکنولوژی ارتباطات
5- کاهش تراکم و کاهش تقاضای پارکینگ
6- گسترش ساعات خدمات رسانی با بکارگیری ساعات کاری جابجا شونده.
در نهایت می توان گفت هدف اصلی از روش های مدیریت بهبود کارایی سیستم و ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای حمل و نقل و سفراز طریق بهینه سازی جایجایی هاست.
راهبردهای مدیریت تقاضای حمل و نقل و سفر (TDM) با تلفیقی ظریف بین سیاست عمومی و نوآوری ها و ابتکارات بخش خصوصی، راه حل های مناسبی را برای جلوگیری از وابستگی بیش از حد به یک گزینه یعنی خودروهای شخصی ایجاد می کند.
بعنوان مثال وجود مجموعه ای از توصیه ها تحت عنوان «پیش به سوی رهایی از خودروها»، بعنوان یک مأموریت جهانی موفقیت های بسیار قابل توجهی را در مدیریت تقاضای حمل و نقل و سفر درکشورهایی مانند برزیل، چین، هند و مکزیک بوجود آورده و نشان داده است که از طریق ارائه یک مجموعه دروس چگونه شهرها می توانند فرهنگ وابستگی به خودرو را تغییر داده و حمل و نقل پایداررا به واقعیت تبدیل کنند. همچنین قیمت گذاری پارکینگ های مدرن در شهرهای مهم جهان مانند سانفرانسیسکو در رابطه با زمان دقیق همراه با نیاز به تأمین فضاهای کافی و قابل دسترس پارکینگ از سرگردانی خودروها و پارک های دوبله تا حدود زیادی جلوگیری کرده و باعث شده است تا مسافت های طی شده توسط خودروها در این نواحی با قیمت گذاری پویای پارکینگ تا حدود 30 درصد کاهش یابد یا اخذ عوارض ترافیکی به میزان 17 درصد باعث کاهش تردد خودروها و جلوگیری از انتشارحدود120 هزار تن دی اکسید کربن در شهری مانند لندن طی یک سال شده است.
در نمونه های دیگر، مدیریت تقاضای حمل و نقل و سفر در جهان باعث کاهش سهم خودرو شخصی در سنگاپور و پکن، محدودیت هایی برای صدور گواهینامه در آمریکای لاتین، ایجاد مسیرهای دارای ظرفیت بالا در ایالات متحده و مناطق دارای آلودگی هوای کم در سراسر اروپا شده است.
همانگونه که گفته شد، وجود افراد بیشتر در شهرها به معنی حضور خودروهای فراوان تر است. پیش بینی می شود که تا قبل از سال 2050 شهرها بیش از 2.5میلیارد انسان را در خود جای دهند و مالکیت خودروها در جهان با توجه به روند فعلی به رقمی نزدیک به 2 میلیارد برسد که تقریباً دو برابر میزان فعلی است.
با بررسی این موضوع می توان گفت که مدیریت تقاضای حمل و نقل و سفر می تواند تحرک و کیفیت زندگی را در جهانی که به سرعت به سوی شهرنشینی پیش می رود تا حدود زیادی بهبود بخشد.
تصادفات خودروها در سراسر دنیا، سالانه بیش از 1.2میلیون نفر را به کام مرگ می فرستد و این موضوع نشان می دهد که تا سال 2030 پنجمین علت مرگ ومیر، تصادفات خودروها خواهد بود.
از سوی دیگر هزینه های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شهرها به دلیل وجود خودروهای فراوان، بالا است و هر سال مسافران 4.8میلیارد ساعت وقت خود را در ایالات متحده، به دلیل تردد خودروها هدر می دهند که رقمی در حدود 101 میلیارد دلار اتلاف منابع است.
در پکن، هزینه های ترافیک و آلودگی هوا 7 تا 15 درصد تولید ناخالص داخلی آن کشور را شامل می شود.
سفرهای درون شهری درصد بالایی از مجموع سفرهای شهری را تشکیل می دهند. برای مثال سفرهای درون شهری بیش از 45 درصد از تمام سفرهای شهری در سائوپولوی برزیل را شامل می شوند که بیشتر آن ها در ساعات اوج که مسیرهای حمل و نقل بیش از حد متراکم شده اند، روی می دهد.
کارفرمایان می توانند با تسهیل گزینه های جابجایی پایدارو تنظیم انگیزه های درست برای بی علاقه کردن افراد به رانندگی خودروهای شخصی، تأثیر مهمی بر شیوه های حمل و نقل ترجیحی کارکنان داشته باشند این شرکت ها می توانند مجموعه ای از گزینه های مدیریت تقاضای حمل و نقل را با توجه به نیازها و زمینه های محلی خود اجرا کنند.
آن ها می توانند با فراهم کردن پارکینگ هایی برای دوچرخه ها و کمدهایی برای لباس ها و دوش هایی برای استفاده کارکنان در محل کار، روش های رفت و آمد فعال مثل قدم زدن و دویدن و دوچرخه سواری را برای رفتن به محل کار پیش بینی کنند.
همچنین آن ها می توانند برای استفاده بهینه تر از وسایل نقلیه از طریق اشتراک خودرو(کارپولینگ) و دوچرخه یا اتوبوس، به ساماندهی گروه های مسافران درون شهری بپردازند.
جایگزین های دیگر شامل مجوز دادن به ساعات کاری قابل انعطاف و دورکاری (کار بدون حضور در محل) است. انگیزه های مالی از طریق اموری مانند هزینه های پارکینگ کارکنان و معافیت های مالیاتی برای استفاده از حمل و نقل فعال یا ارائه امکانات حمل و نقل عمومی،سفرهای پایدار را تشویق خواهد کرد.
این اقدامات در بعضی شهرها موفق بوده اند و در حال رایج شدن در سراسر دنیا هستند.
بعنوان نمونه دیگر در سیاتل ایالات متحده، برنامه های مدیریت تقاضای حمل و نقل و سفر بیمارستان کودکان ، باعث کاهش میزان رانندگی انفرادی کارکنان به محل کار از 73 درصد در سال 1995 به 38 درصد شده است.
همچنین شبکه PEMSکه به هماهنگی جابجایی پایدار در بین شرکت های زیادی در بوگوتا می پردازد، برنامه یک هفته ای استفاده مشترک از خودروها (کارپولینگ) را در 2014 اجرا کرد که باعث کاهش 80 هزار خودرو در خیابان های شهر منجر شد.با توجه به این آمارها مدیریت تقاضای حمل و نقل و سفر می تواند بر راهبردهایی متمرکز شود که به کاهش نیاز به سفر به خصوص در مورد خودروهای تک سرنشین و شخصی، جابجایی ها را به دلیل عدم تمایل به رانندگی های غیر لازم و ایجاد تغییر بلندمدت در رفتارها تجویزکند.
مطابق اطلاعات کارشناسان صنعت حمل و نقل با توجه به اینکه بیشتر اقدامات مدیریت تقاضای حمل و نقل توسط بخش غیر دولتی انجام می شود، می توان به ضریب موفقیت آن بیشتر امیدوار بود. اگرچه عموماً دولت ها ، سیاست مدیریت تقاضای حمل و نقل و سفر را تنظیم می کنند، ولی بخش غیر دولتی و عمومی مجری این سیاست ها بوده نقش مهم و اساسی درمیزان موفقیت و اجرای این سیاست ها ایفا می کنند.
تمام این استراتژی ها به کاهش زمانی منجر می شود و در عوض کارکنان می توانند به تقویت سلامتی و افزایش پس انداز خود اقدام کنند. همچنین شهرها هم از کاهش تراکم خودروها و تصادفات آن ها و بهبود کیفیت هوا و انتشار کمتر گازهای گلخانه ای سود می برند.
کارفرمایان هم از فعالیت در یک شهر رقابتی با نیروی کار راضی تر و مولدتر بهره مند می شوند. در حالی که از هزینه کردن مبالغ فراوان در ساخت پارکینگ های بیشتر بی نیاز می شوند.
بنابر این می توان مدعی شد که مدیریت تقاضای حمل و نقل باعث ایجاد فرصت های مناسب برای شهرها می شود که به استفاده هوشمندانه تر از زیر ساخت های حمل و نقل موجود منتهی شده و منابعی را برای بهبود گزینه های حمل و نقل پایدار ایجاد می کند.
همچنین این برنامه به بهبود زیرساخت ها و رفاه کارکنانشان بصورت عملی کمک می کند. مدیریت تقاضای حمل و نقل و سفر TDMدر جریان تصمیم سازی سیاسی یا همکاری در راهبردهای پایدار هیچگاه نزدیک به خط پایان نبوده است؛ بلکه تلاش های مبتکرانه و نوآورانه به استفاده از منافع مدیریت تقاضای حمل و نقل و سفر در مسیر رسیدن به توسعه پایدارشهرها کمک می کند.