
به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، تا زمانی که این توسعه صورت نگیرد، مشتریان به سادگی به سمت این وسایل نقلیه پاک حرکت نمیکنند، زیرا دولت هیچ مشوقی برای خریداران در نظر نگرفته است. بنابراین، حداقل نیاز مشتریان، توسعه این ایستگاهها برای اطمینان از تأمین انرژی مورد نیاز خودروهایشان است. اگر با ارفاق بسیار، توسعه محدود زیرساختهای شارژ در برخی کلانشهرها را بپذیریم، اما این موضوع در مسیرهای بینشهری توسعه قابل توجهی نداشته و هنوز دغدغه مهمی برای خریداران خودروهای برقی به شمار میرود.
موفقیت خودروهای برقی در هر کشور مستقیماً به گستردگی و کیفیت شبکه شارژ وابسته است. کشورها با استراتژیهای متفاوت، الگوهای متنوعی از توسعه زیرساخت را پیاده کردهاند که تجربههای آنها میتواند برای کشورهایی مانند ایران درسآموز باشد.
چین بهعنوان پیشتاز مطلق، تا پایان سال 2024 بیش از 10 میلیون نقطه شارژ عمومی و خصوصی دارد. نسبت خودرو به ایستگاه شارژ عمومی در این کشور به حدود 6 تا 7 دستگاه رسیده است؛ یعنی به ازای هر 6–7 خودروی برقی یک ایستگاه عمومی وجود دارد. بیش از 60 درصد این ایستگاهها از نوع سریع (DC Fast Charger) با توان 120 تا 360 کیلووات هستند که شارژ 80 درصدی را در کمتر از 30 دقیقه ممکن میکنند. دولت چین با یارانه 30 تا 50 درصدی هزینه نصب ایستگاهها، الزام شهرداریها به اختصاص زمین رایگان و ارائه برق یارانهای به اپراتورها، بخش خصوصی را به سرمایهگذاری گسترده ترغیب کرده است.
در اروپا، هدف اتحادیه تا سال 2030 نصب حداقل یک میلیون ایستگاه عمومی است اما کشورهای پیشرو بسیار جلوتر رفتهاند. نروژ که بیش از 90 درصد فروش خودروهای جدیدش برقی است، نسبت خودرو به ایستگاه عمومی را به حدود 15:1 رسانده و در بزرگراهها هر 50 کیلومتر یک ایستگاه سریع دارد. دولت نروژ با معافیت کامل مالیات بر ارزش افزوده برای نصب ایستگاهها، ارائه وامهای بدون بهره و تعیین استاندارد یکسان برای کانکتورهای شارژ (CCS2) نقش محوری ایفا کرده است.
در هلند، نسبت حتی بهتر و حدود 5 خودرو به ازای هر ایستگاه عمومی است. این کشور سیاست "شارژر در دسترس پیادهروی" را دنبال میکند؛ یعنی هیچ شهروندی نباید بیش از 200–300 متر تا نزدیکترین ایستگاه فاصله داشته باشد. دولت با قراردادهای بلندمدت 10–15 ساله با اپراتورها و تضمین حداقل درآمد، ریسک سرمایهگذاری بخش خصوصی را به صفر رسانده است.
ایالات متحده با وجود بازار بزرگ، هنوز نسبت بالاتری دارد (حدود 25–30 خودرو به ازای هر ایستگاه عمومی) اما قانون زیرساختی سال 2021 مبلغ 7.5 میلیارد دلار برای ایجاد 500 هزار ایستگاه تا سال 2030 اختصاص داده است. برنامه NEVI نیز ایجاب میکند که در بزرگراههای اصلی هر 50 مایل (80 کیلومتر)حداقل چهار پورت شارژ سریع با توان حداقل 150 کیلووات وجود داشته باشد.
در کره جنوبی، دولت هدفگذاری کرده که تا سال 2025 نسبت را به 10:1 برساند و برای هر ایستگاه سریع تا 50 درصد هزینه را یارانه میدهد. ژاپن نیز با استاندارد CHAdeMO و بعداً ترکیب با CCS، در شهرها شبکه متراکمی ایجاد کرده و در بزرگراهها هر 30–40 کیلومتر ایستگاه دارد.
استانداردهای جهانی عمدتاً بر سه محور تمرکز دارند:
1) توان شارژ (سطح 2 با 7–22 کیلووات برای شارژ خانگی/شهری و DC سریع با 50 تا 350+ کیلووات)
2) نوع کانکتور(CCS Combo در اروپا و آمریکا، GB/T در چین، CHAdeMO در ژاپن)
3) فاصلهگذاری (در بزرگراهها حداکثر 50–100 کیلومتر و در شهرها حداکثر 1–3 کیلومتر)
در مجموع، تجربه جهانی نشان میدهد که بدون دخالت فعال دولت در قالب یارانه، تضمین درآمد، استانداردسازی و الزام قانونی، بخش خصوصی بهتنهایی نمیتواند شبکه شارژ را به سرعت کافی توسعه دهد. کشورهایی که ترکیبی از مشوقهای خرید خودرو و توسعه همزمان زیرساخت را اجرا کردهاند، بهترین نتایج را گرفتهاند و اضطراب برد (Range Anxiety) را تقریباً به صفر رساندهاند.