به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو» به نقل از فارس، در روزهای اخیر در حالیکه تهران خلوتترین روزهای خود را تجربه میکند، اما شاهد یکی از 5 روز آلوده سال بودیم. در این بین شاخص آلودگی هوا در روز شنبه این هفته به 152 رسید و در برخی مناطق این شاخص به عدد 190 نیز رسیده است.
این موضوع در حالی اتفاق افتاده که طی روزهای گذشته مدارس و دانشگاهها تعطیل بوده و بیشتر ادارات در وضعیت دورکاری و کاهش ساعات کاری قرار گرفتهاند.
همچنین بنابر گزارشهای شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی میزان حملونقل در شهر تهران با کاهش همراه بوده است و به تبع آن مصرف بنزین نیز 10 درصد کاهش پیدا کرده است.
در این راستا به نظر میرسد که برخلاف ادعاهای معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست در دولت یازدهم و بیژن زنگنه وزیر نفت مبنی بر آلودگی هوای کلانشهرها تحت تاثیر کیفیت پایین بنزین تزریق شده به خودروهای شخصی در دولت نهم و دهم، آلودگی هوای کلانشهرها تحت تاثیر عوامل بخش صنعتی و خانگی است و این موضوع بنابر گزارش کمیسیون اصل 90 ارتباطی با تولید ریفرمیت دریافتی از پتروشیمیها در دورههای قبل ندارد. در این راستا برای بررسی صحت و سقم تاثیر بنزین پتروشیمیها بر آلودگی هوای تهران و ماجراهای مربوط به آن گفتگویی با جلیل سالاری، قائم مقام اسبق شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی داشتیم.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
*کمیسیون اصل 90 ادعاهای زنگنه و ابتکار را فاقد مستندات علمی دانست
- لطفا توضیح دهید ماجرای ریفرمیت دریافتی از پتروشیمیها از کجا شروع شد و این قضیه چه تاثیری بر آلودگی هوا داشته است؟
سالاری: ماجرای ریفرمیت پتروشیمیها از اظهارات و هجمههای رسانهای و نامه خلاف واقع و غیرمستند آقای زنگنه و ریاست وقت سازمان حفاظت محیط زیست معروف به نامه چهار امضایی به رئیس مجلس شورای اسلامی در خصوص آلودگی بنزین، شروع شد و نتیجهی آن واردات 16.6 میلیارد لیتر بنزین طی سالهای 93 لغایت 97 به ارزش بیش از 8 میلیارد دلار بود.
پس از تلاش شبانهروزی متخصصان داخلی برای خودکفایی در تولید بنزین و بیخاصیت کردن تحریمهای ظالمانه آمریکا طی سالهای 88 تا 92، تنها چیزی که میتوانست تحریمکنندگان ایران را امیدوار کند، واردات مجدد بنزین بود که با اقدامات سیاسی سازمان محیط زیست و وزارت نفت، این امید به آمریکاییها بازگردانده شد. بخشی از بنزین وارداتی نیز پاتیلی و آلوده به ترکیبات ممنوعه بود که به مدد نشریات زنجیرهای و شانتاژ رسانهای وزارت نفت، علیرغم اسناد مستدل جای مدعی و مدعیعلیه عوض شد.
طرح شعارهای مردم پسند و اظهارنظرهای متناقض و سیاسی و بدون سند و به صورت گسترده در رسانهها با هدف از گردونه خارج نمودن تولید اکتان افزای داخل که از افتخارات بزرگ کشور در عرصه خودکفایی و اقتصاد مقاومتی بود شکل گرفت. وزارت نفت هم علیرغم شعارهای قبلی در بازهای از زمان نتوانست بنزین با استاندارد یورو 4 را وارد نماید و بجای بنزین با استانداردیورو 4، از طریق واسطهگرها، بنزین پاتیلی و دارای ترکیبات ممنوعه در استاندارد ملی و بینالمللی را وارد نمود که این ترکیبات از سال 1980 در تولید بنزین در دنیا ممنوع شده بود، لیکن به نام یورو 4 وارد کردند.
در این ارتباط تحقیق و تفحص از وزارت نفت و سازمان حفاظت محیط زیست کلید خورد و گزارش بررسی و جمعبندی نهایی کمیسیون اصل 90 از مجموعه گزارشها و مستندات سازمان حفاظت محیط زیست، مرکز پژوهشهای مجلس، شرکت ملی پتروشیمی، شرکت کنترل کیفی هوا، کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، سازمان ملی استاندارد، سازمان بازرسی کل کشور، شرکت ملی پالایش و پخش، کمیسیون انرژی و اینجانب به عنوان قائم مقام سابق شرکت ملی پالایش و پخش موید این امر بود که تاثیرگذاری بنزین عرضه شده در مجاری عرضه بر آلودگی کلانشهر تهران فاقد مستندات علمی است.
طبق گزارش کمیسیون اصل 90 میزان محتوای بنزن موجود در ریفرمیت تولیدی در پتروشیمیها مشابه میزان محتوای بنزن موجود در ریفرمیت تولیدی در واحدهای پالایشگاهی آن زمان بود. این گزارش طی نامه شماره 7263/55168/90 م مورخ 23/10/1393 به هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی جهت قرائت از تریبون مجلس شورای اسلامی ارسال شد.
*در دوران اول تصدی زنگنه بر وزارت نفت بنزین پیرولیز پتروشیمی شازند با بنزن 25 درصد در تهران عرضه شد
- استدلالهای سازمان محیط زیست مبنی بر آلوده بودن بنزین تولید شده توسط پتروشیمیها چه بوده است؟ درباره صحت و سقم آنها توضیح دهید.
سالاری: استدلالهایی که وجود داشت در نامهی چهارامضایی ذکر شده است که بررسی آنها نشان میدهد که همهی آنها بیپایه و اساس هستند. اولا در پاراگراف سوم نامه مذکور نوشته شده است که روند کیفی هوای تهران طی سالهای 1379 لغایت 1384 نسبت به سالهای 1388 لغایت 1392 از شاخص کیفی بالاتری برخوردار بوده که به دلایل عدیده این گزاره خلاف واقع است.
زیرا طی سالهای اظهار شده ( 1379 لغایت 1384) استاندارد بنزین نزدیک به یورو 2 بوده و آزمونهای بنزن و آروماتیک روی محمولههای تولید داخل و وارداتی انجام نشده است و براساس مستندات ارائه شده توسط شرکت ملی پالایش و پخش، در آزمونهای موردی بنزین عرضه شده نیز میزان بنزن 5 درصد و آروماتیک 45 تا 55 درصد حجمی و محتوای گوگرد تاppm 1000 گزارش شده است که در مقایسه با بنزین سالهای 88 تا 92 اعداد بزرگتری هستند.
همچنین طی سالهای 79 لغایت 84 در زمان تصدی خانم ابتکار به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و آقای زنگنه به عنوان وزیر نفت، تمام بنزین پیرولیز پتروشیمی شازند اراک که دارای بیش از 25 درصد حجمی بنزن و 75 درصد حجمی آروماتیک بوده به عنوان اکتان افزا در بنزین پایه پالایشگاه تهران جذب و در کلان شهر تهران عرضه شده است. حال چطور این بنزین باعث آلودگی نمیشود، ولی ریفرمیت پتروشیمی با درصد بنزن زیر 3 درصد باعث آلودگی میشود؟!
جهت اطلاع بر اساس نامههای رسمی صادره در خصوص شاخص کیفی بنزین تولیدی در سالهای مذکور از پالایشگاه تهران به شماره پ ن ت / 51/211/520 مورخ 12/2/1381، پالایشگاه تبریز به شماره پ ن ت /00/ 524 /15278 مورخ 28/1/1381 و.... محتوای بنزن در بنزین تولیدی و عرضه شده در محدوده 3 تا 5 درصد حجمی بوده است.
* گزارش موسسه بینالمللی SGC نیز موید دروغ بزرگ درباره ریفرمیت پتروشیمیها بوده است
نکته جالب توجه این است که اتفاقا در سالهای 79 تا 84 طرح تنوع سبد سوخت در کشور پیادهسازی و اجرا نشده بود و در سالهای 88 تا 92 سهم CNG در سبد حمل و نقل به 25 درصد رسیده و جایگزین بنزین شده است. در نتیجه اتفاقا این اقدام باعث شد که آلودگی هوا به نسبت دوره قبلی کاهش پیدا کند.
همچنین رشد سالانه مصرف سوخت خصوصا بنزین طی سالهای 79 لغایت 84 بین 10 تا 12 درصد بوده و مقدار مصرف در سال 84 به 67 میلیون لیتر در روز رسید درحالیکه طرحهای مدیریت مصرف سوخت در بخش حملونقل و بهبود کیفی در پالایشگاههای کشور اجرا نشده بود.
همچنین طبق سخنان رئیس انجمن خودروسازان در یکصد و سی و هشتمین جلسه کمیته محیط زیست مورخ 27/10/1390، تا پایان سال 1383 تمام خودروهای تولید داخل از سیستم کاربراتور استفاده میکردند که در هر کیلومتر بیش از 60 گرم گاز الاینده از اگزوز خارج می شد. از نظر ضوابط نیز این خودروها فاقد استاندارد آلایندگی بوده و حتی استاندارد یورو 1 را هم پوشش نمیدادند. طی سالهای مذکور خودروسازان از لنت ترمزهای ازیستدار استفاده میکردند. خودروهای کاربراتوری قادر به معاینه فنی نبودند. همچنین خودروها فاقد مبدلهای کاتالیستی بودند.
ایستگاههای سنجش آلودگی هوا عمدتا از سال 1384 به بعد در تهران نصب و راهاندازی شده است و قبل از آن آلایندههای خاص مانند ازبست، آلایندههای الی فرار و عناصر فلزی اساسا در شهر تهران اندازه گیری نشده است
همچنین نمونهبرداری انجام شده از تعدادی از مجاری عرضه بنزین در کلان شهر تهران توسط موسسه بینالمللی SGS نشانگر بهبود بالای شاخص کیفی بنزین نسبت به سالهای 1379 لغایت 1384 است و دروغ بزرگ درباره ریفرمیت پتروشیمیها را اثبات کرده است. البته غیر از نتایج آزمایشها، شواهد و اقداماتی را که اشاره کردم نیز به خوبی نشان میدهد که شاخص آلودگی هوا در سالهای 88 تا 92 اتفاقا بهتر از دوره قبلی بوده است.
بررسی مستندات دوجلد گزارش معاونت محیط زیست انسانی مرکز هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست ارائه شده به کمیسیون انرژی از نتایج نمونههای ارسالی به آزمایشگاه ASG آلمان در اردیبهشت ماه و تیرماه سال 1392 توسط شرکت کنترل کیفیت هوا وابسته به شهرداری تهران نیز نشانگر بهبود کیفیت سوخت نسبت به سنوات گذشته میباشد که همهی اسناد آن موجود است.
همچنین در صفحه 203-199 از گزارش شاخصهای آلودگی هوای شهر تهران در سه ماهه اول که در یکصد نودمین جلسه کمیته محیط زیست توسط رئیس کنترل عوامل محیطی موثر بر سلامت اشاره شده است نشان میدهد که 66 روز غلظت PM2.5، 15 روز غلظت PM10، 35 روز غلظت NO2، 5 روز غلظتO3 فراتر از حداکثر استاندارد ملی است. ضمن اینکه هیچ گونه اشارهای به سنجش ترکیبات الی فرار (VOCs ) و وضعیت انحراف ان از شاخص استاندارد نشده است. آلایندههای اصلی هوا را در سالهای گذشته را عمدتا CO و PM10 ذکر نموده که O3 و NO2 نیز به آلایندهها اضافه شده که ار تباطی با ریفرمیت پتروشیمیها ندارد.
اگر امروز هم مقایسهای از وضعیت کیفی هوای تهران در سال 98 (منتهی به 9 اسفند) نسبت به سال 97 داشته باشیم مشاهده میکنیم در سال 98 تعداد روزهای ناسالم برای گروههای حساس 77روز ( یعنی شاخص الودگی بین 101 تا 150 ) و 5 روز ناسالم برای همه گروهها ( شاخص بین 151 تا 200) بوده این در حالی است که در سال 97 تعداد روزهای ناسالم گروههای حساس 59 روز گزارش شده است و مدیریت معاونت حمل نقل ترافیک شهرداری تهران عامل آلودگی روزهای اخیر را کاهش ضریب تهویه هوا ( کاهش وزش باد ) دانسته است.
همچنین معاون پایش و نظارت اداره کل محیط زیست استان تهران عامل را ذرات معلق با قطر کمتر از 2.5 میکرون مطرح کرده است. مدیر عامل کنترل کیفیت هوای شهر تهران علت الودگی چند روز اخیر را کاهش وزش باد میداند. یعنی امروز متهم آلودگی عدم وزش باد و باران میشود ولی در دوره قبلی متهم آلودگی هوا ریفرمیت پتروشیمیها بوده است. واقعا این تناقضگوییها شگفتآور است.
* وزارت نفت با ادرس غلط بیش از یک میلیارد لیتر بنزین بیکیفیت وارد کشور کرد
- شما عنوان کردید که هجمهی رسانهای وزارت نفت علیه ریفرمیت پتروشیمیها مسیر واردات بنزین را هموار کرد. درباره کیفیت بنزین وارداتی نیز شبهاتی وجود دارد. اینکه آیا این بنزین وارداتی یورو 4 بوده یا به اصطلاح پاتیلی؟
سالاری: در پاراگراف 5 نامه چهارامضایی به عرضه بنزین یورو 4 در سال 93 اشاره شده که با توجه به اسناد ارائه شده توسط پالایش و پخش به کمیسیون انرژی، بنزین وارداتی فاقد استاندارد یورو 4 بوده و تولیدات داخلی هم تنها پالایشگاه امام خمینی و شازند امکان تولید یورو 4 را داشته که پروژه ان در 16/11/1391 به بهره برداری و از تاریخ مذکور توزیع آن در کشور شروع شده بود.
این اظهارنظرهای سیاسی و غیرمستند، میلیاردها دلار پول ملت را به جیب دلالان واردات بنزین سرازیر کرد. واقعا چرا بنزین وارداتی که کیفیت آن از استاندارد بنزین 15 سال قبل پایینتر بود؛ از قیمتهای رسمی بنزین استاندارد فوب خلیج فارس مندرج در نشریه پلات بسیار گرانتر خریداری شد؟! هزینه آثار زیانبار بنزین آلوده به فلزات ممنوعه بر عملکرد و فرسایش موتور و مبدلهای کاتالیستی خودروها و تشدید آلایندگی را چه کسی پاسخگو است. ترکیب ریفرمیت پتروشیمیها که به لحاظ کیفیت از ریفرمیت تولیدی در پالایشگاهها مرغوبتر و قیمت آن از قیمتهای بنزین فوب خلیج فارس و محمولههای بنزین وارداتی به مراتب پایینتر است، اما آقایان این افتخار ملی را تخریب کردند.
جالب اینکه در دهه 80 برای تامین اکتان افزای پالایشگاهها به تناوب مشابه ریفرمیت تولیدی در شرکتهای پتروشیمی از طریق واردات از هند و کشورهای جنوب شرق آسیا صورت گرفته است. همچنین در سال 93 نیز بعضا ریفرمیت صادراتی پتروشیمی نوری در کشورهای حاشیه خلیج فارس به بنزین تبدیل شده و دوباره وارد کشور شده است. یعنی همین ریفرمیتی که توسط پتروشیمی نوری تولید شده بود و وزارت نفتیها علیه آن جوسازی کرده بودند، آن را به کشورهای حاشیه خلیج فارس صادر میکردند.
جالبتر اینکه شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران با عدول از نظرات رسانهای قبلی خود، محمولههای بنزین وارداتی تا تاریخ 15/4/1393 را صرفنظر از محتوای ترکیبات قدغن شده فروسین، MMT و SR-1982، تلفیقی از استانداردهای یورو 2 و 3 اعلام کرد.
متاسفانه وزارت نفت با طرح شعارهای مردمپسند و اظهارنظرهای متناقض و سیاسی واردات دوباره بنزین را مطرح و تولید اکتان افزای داخل را از گردونه خارج و افتخارات بزرگ کشور در عرصه خودکفایی و اقتصاد مقاومتی تضعیف کرد. از طرف دیگر بیش از یک میلیارد لیتر مشتقات نفتی بیکیفیت و غیر استاندارد که حاوی ترکیبات فروسین، مشتقات الکلی و MMT و SR-1982 که آثار زیانباری بر عملکرد خودرو و محیط زیست دارد و استفاده از آنها سالهاست که در دنیا ممنوع شده است را به نام بنزین پاک به کشور وارد کرد.
* بنزن موجود در بنزین در سالهای90 تا 92 بین 2.5-0.87 درصد بوده است
- در بخشی از صحبتها اشاره کردید که سازمان محیط زیست اقدام به داده سازی مدارک ساختگی کرده است. در این باره بیشتر توضیح دهید.
سالاری: ریاست وقت سازمان حفاظت محیط زیست با اقدام به تهیه دادهسازی و ارائه اطلاعات و نتایج ساختگی در قالب دو جلد گزارش ارائه شده به کمیسیون انرژی در صفحات 396-335 بر اساس یک فرض نادرست ادعا کرده است که 60 درصد از انتشارات و تلفات کلیه فراوردههای نفتی و گازی (بنزین ، نفت گاز، گازمایع، گاز طبیعی، نفت کوره و گازهای پالایشگاهی) حاوی BTEX میباشد. در این گزارش انتشار آلایندههای BTEX از مسیرهای اگزوز و باک خودروها، انبار نفت، پالایشگاه تهران، صنایع، خانگی و تجاری و جایگاههای سوختگیری محاسبه شده است.
نکته با اهمیت اینکه در صفحه 392 و جدول 3-49 این گزارش این ادعا وجود دارد که 60 درصد انتشارات گاز طبیعی خانگی حاوی BTEX هستند. در غیر علمی و غیرکارشناسی بودن این ادعا که شکی نیست، اما با فرض صحت این ادعا، میزان نشر این آلاینده باید با افزایش تقاضای مصرف فراوردهها و گاز طبیعی افزایش یابد. در نتیجه باید در زمان قبل از مراحل هدفمند کردن یارانهها و قبل از اجرای فرآیند سهمیهبندی که مصرف بنزین بیش از 72 میلیون لیتر در روز در کشور و 17 میلیون لیتر در تهران بوده الاینده های BTEX در شهر تهران بیشتر بوده باشد.
یعنی با فرض صحت این ادعا چرا سازمان محیط زیست به آلودگی هوا در سالهای 88 تا 92 تمرکز میکند در حالی که قبل از اجرای طرح سهمیهبندی و در سالهای 79 تا 88 که مصرف بنزین بیشتر بوده و در نتیجه میزان آلاینده BTEX هم باید قاعدتا بیشتر باشد. در نتیجه مشاهده میکنید که این اظهارات اصلا خود متناقض است.
سوال دیگر اینکه اساسا این فرض غیرعلمی چه ارتباطی با اکتان افزای پتروشیمی دارد؟! باید گفت اولا کسی که الفبای اولیه شیمی را بداند میتواند قضاوت کند که آیا در نفت کوره، نفت گاز، نفت سفید، گازمایع و گاز طبیعی بنزن وجود دارد؟ لابد این یک نظریه تازه کشف شده است و هنوز هیچ کس از آن مطلع نشده است.
طبق نتایج آنالیز محتوای انواع نمونههای انجام شده از جایگاههای مختلف در سطح شهر تهران در دی ماه 1390 تا اسفندماه 1392، درصد بنزن در محدوده 2.5-0.87 درصد حجمی گزارش شده است که ضمن نقض گزارش سازمان محیط زیست درجلسه کمیسیون انرژی (بنزن 4 تا 7 درصد حجمی) مشابه وضعیت تولید بنزین پالایشگاه شهیدتندگویان تهران و مطلوبتر از تولیدات بنزین پالایشگاههای اصفهان، آبادان و بندرعباس قبل از بهره برداری از طرحهای بنزینسازی بوده است.