مروری بر خودروهای فراموش شده بازار ایران (قسمت اول: سمند سریر)
تاج و تخت پادشاه شکستخورده!
عصر خودرو - از این پس به بررسی خودروهای فراموش شده بازار ایران میپردازیم؛ خودروهایی که در زمان عرضه به دلایل گوناگون نتوانستند حضوری موفق و یا حتی نسبتا موفق را در بازار خودرو کشورمان تجربه کنند، در غبار زمان گم شدند و امروزه کمتر کسی از آنها یاد میکند. علاوه بر همه اینها، طبیعتا بازار دست دوم خرید و فروش این خودروها نیز رونق و اوضاع چندان مساعدی ندارد.
Thursday 20 September 2018 - 15:21:00
به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، حدود 16 سال از آغاز عرضه سمند به بازار ایران میگذرد و در طی این مدت ایرانخودرو با روشهای گوناگون، در پی گسترش اعضای خانواده سمند برآمده است؛ از ارائه سمند در تیپهای مختلف نظیر EL، SE و LX گرفته تا عرضه نسخههای تغییریافته و بهروزرسانیشده آن یعنی سورن و دنا. در این بین بدونشک باید سریر (که در نیمه اول دهه 80 شمسی معرفی شد) را ناکامترین عضو خانواده سمند به شمار آورد که با استقبال بسیار سردی از سوی بازار مواجه و نهایتا در اوایل دهه 90 شمسی پرونده تولید آن بسته شد. اما سریر (که نام آن در لغت به معنای تخت پادشاهی است) چگونه خودرویی بود و چرا به چنین سرنوشت تلخی دچار شد؟
سریر در واقع نسخه LWB (یا دارای فاصله بین دو محور بیشتر) سمند بود که از همان ابتدا بسیاری آن را خودرویی در کلاس لیموزین به حساب میآوردند اما با نگاهی به مشخصات سریر و استانداردهای تعریفشده و پذیرفتهشده در سطح جهانی برای یک خودرو لیموزین، بهراحتی میتوان دریافت که اطلاق چنین عنوانی به سریر، تا حدود زیادی اشتباه است و شاید بتوان با ارفاق بسیار، آن را یک خودرو شبهلیموزین خطاب کرد. پیش از سریر و در اواسط دهه70 شمسی، آبیپوشان جاده مخصوص تجربه تولید پژو 405 لیموزین (به منظور استفاده در ناوگان تشریفات اجلاس سران کشورهای اسلامی) را در کارنامه داشتند اما این بار آنها با سریر، عرضه در تیراژی قابلتوجه و گستردهتر را هدف قرار داده بودند.
سریر در مقایسه با سمند 299 میلیمتر فاصله بین دو محور بیشتر، 208 میلیمتر طول بدنه بیشتر و حدود 87 کیلوگرم وزن سنگینتری داشت (معیار مقایسه، سمندسال است) و بالطبع با تغییر در فاصله بین دو محور، ستون B خودرو نیز دستخوش تغییر و افزایش طول شده بود و نوشته Sarir روی آن خودنمایی میکرد. با توجه به تغییرات اعمالشده در خودرو، نیاز به قوای محرکهای قویتر از پیشرانه مورد استفاده در سمند احساس میشد که در نهایت پیشرانه 1.8لیتری16سوپاپ XU7JPL4 با قدرت 110 اسببخار و حداکثر گشتاور 156نیوتنمتر برای قوای فنی سریر برگزیده شد (پیشرانه و گیربکس مشابه نمونه مورد استفاده در پژو پارس ELX و سیتروئن زانتیا). به جز بخش ستون B خودرو، سریر در نمایظاهری تفاوتی با سمند LX نداشت و سازنده حتی جزئیات و موارد پیش پا افتادهای همچون زههای جانبی همرنگ بدنه،آینههای جانبی راهنمادار،گرافیک متفاوت چراغهای جلو و عقب، رینگهای آلومینیومی جدید(متفاوت با رینگهای سمند LX) و شیشههای دودی را نیز از خودرویی که آن را لوکس توصیف میکرد، دریغ کرده بود. در داخل کابین سریر اما حکایت اندکی متفاوت بود و اگرچه کلیت طراحی جلوداشبورد و رودریها دستخوش تغییر نشده بود، اما مواردی نظیر تریم داخلی با رنگ روشن و متفاوت با مدلهای دیگر سمند، پوشش چرمی جلوداشبورد و صندلیها و رودریها، روکش چرم و چوب غربیلک فرمان، فضای عالی و بسیار جادار ردیفعقب همراه با امکاناتی نظیر سینیغذا تاشو، محفظه نگهداری روزنامه و مانیتور 6.5 اینچی تعبیهشده در پشتسری صندلیهای جلو برای سرنشینان عقب در کابین خودرو جلبتوجه میکردند ضمن اینکه کیفیت متریال مصرفی در کابین سریر نیز رضایتبخش و قابلقبول بود. البته کم و کاستیهای انکارناپذیری نیز در کابین خودرو (علیالخصوص در ردیف عقب) بهچشم میآمد؛ جایی که با توجه به کاریزمای باوقارتر و شکیلتر سریر، باید بیش از اینها به رفاه و آسایش سرنشینان توجه میشد. بطور مثال بهتر بود راحتی و امکانات صندلیهای عقب مورد بازنگری و ارتقا قرار میگرفت (درکمال تعجب حتی پشتسری های صندلیعقب همانند سمند یکپارچه و غیرمجزا بودند)، دریچههایتهویه هوا با قابلیت تنظیم جهت برای ردیف عقب تعبیه میشد (کنسول وسط صندلیهای جلو برخلاف تصاویر تبلیغاتی اولیه سریر، دقیقا همانند سمند بود و تغییری متناسب با خودرویی در کلاس سریر در آن اعمال نشده بود) و قابلیتهای بیشتر و کاربردیتری برای سامانه مولتیمدیا خودرو در نظر گرفته میشد اما سازنده به هیچکدام از این موارد توجهی نکرد. از دیگر تجهیزات رفاهی و ایمنی سریر باید به صندلیهای برقی جلو، آینههای جانبی برقی گرمکندار و ترمزهای دیسکی هرچهار چرخ همراه با سامانههای کمکی ترمز ABS و EBD اشاره کرد.
سریر از مجموعه محرکهای بهره می برد که میان مشتریان و اهالی بازار بسیار خوشنام و محبوب بود و در مجموع کیفیت سواری و تواناییهای حرکتی خودرو نیز در سطح قابل قبول و نسبتا مناسبی قرار داشت و از طرفی کیفیت ساخت و دقت مونتاژ آن اگر بهتر از سمند نبود، وضعیت بدتری هم نسبت به آن نداشت. اما چرا سهم سریر از بازار در نهایت تنها شکست و ناکامی بود؟ تقریبا همه میدانیم که ظاهر خودرو تا چه اندازه در انتخاب و تصمیمگیری مشتریان ایرانی تاثیرگذار است. سریر در دوران عرضهاش در نیمه دوم دهه80 شمسی حدود 22 میلیونتومان قیمت داشت. برای بسیاری منطقی به نظر نمیرسید که چنین مبلغی را برای خودرویی بپردازند که تنها تفاوتش در نمای ظاهری با سمند LX 15میلیونتومانی، بدنه درازتر و بهرهمندی از تجهیزاتی است که در همان زمان اکثر آنها (نظیر پوششچرم و مانیتورهای پشت صندلی) خیلیراحت و با هزینهای نهچندان زیاد، روی خودرویی چون سمند هم قابلنصب بود. از طرفی طول 4.7 متری سریر، آن را بیشتر مناسب مسافرتهای خانوادگی برونشهری جلوه میداد تا استفادههای درونشهری؛ در نتیجه مشتریان، دیگر خودروهای موجود در این محدوده قیمتی را به سریر ترجیح میدادند. از سوی دیگر، چشم امید ایرانخودرو به استفاده شخصیتها و نهادهای سیاسی و حتی سفارتخانههای خارج از کشور از سریر به عنوان خودرو تشریفات بود اما بجز چند مورد محدود، این خواب و خیال ایرانخودرو هم (در ابعاد وسیع و قابلتوجه) برای سریر تعبیر نشد.ایده عرضه و تولید انبوه نسخه لانگ از خودرویی در کلاس ابعادی و قیمتی سمند، از همان ابتدا ایده عجیب اما در عینحال جالب و متفاوتی بود و اگر ایرانخودرو به ظاهر سریر و برخی جزئیات اهمیت بیشتری میداد و تجهیزات و آپشنهای سفارشی ویژه و چشمگیرتری را برای آن در نظر میگرفت، شاید سریر تبدیل به محصولی نسبتا موفق میشد اما وقتی ایدههای عجیب و جالب با عدم جدیت و برنامهریزی ناصحیح همراه شوند، نتیجه کار بدونشک تلخ و ناگوار خواهد بود.
*علی کریمی
برچسب ها
ایران خودروتست خودروسمندبررسی خودروسمند سریر