به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو»، روزنامه آرمان در صفحه گزارش اجتماعی درباره دلایل اجتماعی و انسانی بالا بودن میزان تصادفات رانندگی در ایران به گفت و گو با سید حسن موسوی چلک پرداخته است. همزمانی ماه مبارک رمضان با آغاز فصل تابستان سبب شد که سفرهای تابستانی با تاخیر15روزه آغاز شود و گزارشهای دریافتی از مراکز کنترل ترافیک جادههای کشور حاکی از گشت و گذار تعداد قابل توجهی از مسافران تعطیلات عید فطر بود.
در این ایام اکثر جادههای کشور با افزایش چشمگیر حجم تردد روبهرو شده و محورهای منتهی به استانهای شمالی نیز دارای ترافیک سنگین بودند. ترافیک سنگین در جادهها علاوه بر اینکه سبب تاخیر در رسیدن به مقصد میشد، خستگی راننده را نیز دو چندان می کرد. بر اساس بررسیهای انجامشده عامل وقوع درصد بالایی از تصادفات رانندگی در این ایام عدم توجه به جلو، خواب آلودگی راننده و واژگونی خودرو گزارش شده است. بر اساس اعلام پزشکی قانونی در تعطیلات عید فطر سال گذشته، یعنی از 25 تا 29 تیر سال 94، 297 نفر در حوادث رانندگی جان خود را از دست دادهاند و این یعنی در روزهای تعطیل به طور متوسط روزانه50 نفر در حوادث ترافیکی کشور کشته شدهاند.
با توجه به اینکه تصادفات جاده ای کشور از فراوانی بالایی برخوردار است و در برخی ایام نیز به شدت و حدت آن افزوده می شود، باید با اقدامات کارشناسی هر چه سریع تر نسبت به کاهش صدمات ناشی تصادفات در جاده های کشور چاره اندیشی شود. آنچه می خوانید نظرات سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران، درباره دلایل اجتماعی و انسانی بالا بودن میزان تصادفات رانندگی در ایران در گفتوگو با «آرمان»است.
**در زمینه فرهنگسازی و احترام به قوانین رانندگی در کشور باید چه تمهیداتی اندیشیده شود؟
بر اساس آخرین آمار اعلام شده درباره وضعیت رانندگی در جاده ها باید گفت که در تعطیلات اخیر رقم قابل توجهی از خودروها به دلیل عدم رعایت قوانین متوقف شدند. در کشور ما میانگین سالانه افراد فوت شده در تصادفات و صدمات جاده ای از فراوانی قابل توجهی برخوردار است. این امر نشان دهنده نبود اقدامات فرهنگی موثر در این زمینه از سوی مسئولان امر است.
نمی توان از فوت 17 هزار نفر بر اثر تصادفات جاده ای در کشور گذشت و با این تفاسیر نمی توان از فرهنگ رانندگی و چگونگی مدیریت این امر در ایام شلوغ نیز چشم پوشی کرد. تاکنون در حوزه مدیریت جاده ها و تصادفات کشور چندان موفق عمل نشده است، این امر بدین معنا نیست که جاده های کشور نسبت به گذشته از وضعیت نامناسب تری بر خوردار هستند، بلکه آمار تصادفات جاده ای در کشور از رقم قابل توجهی برخوردار بوده و هنوز مردم نسبت به این موضوع چندان حساس نیستند. مردم ما چندان به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی باور ندارند. آنها تاکنون به رعایت قوانین به عنوان یک موضوعی که می تواند بر جامعه تاثیر گذار باشد توجه نکرده اند.
هنوز هم وسایل نقلیه تولید شده داخلی از حداقل ایمنی برخوردار نیستند. از دیگر نارسایی های سفر در ایران می توان به عدم ایمنی جادههای کشور و حضور پلیس به عنوان راهنما اشاره کرد. برای مثال در تعطیلات اخیر تعداد ماشین های پلیس فعال در جادهها اندک بود و فقط شاهد تعداد اندکی از ماموران پلیس راه در جاده ها بودیم. با وجود اینکه در برخی از روزهای سال تعداد مسافرت های جاده ای افزایش می یابد به نسبت باید به تعداد فعالیت پلیس برای مدیریت جاده ها نیز افزوده شود، چون در این شرایط حضور پلیس می تواند تاثیر گذار باشد. در اصل هنوز از سوی مسئولان کشور فرهنگسازی و احترام به قوانین راهنمایی و رانندگی در اولویت قرار نگرفته است.
40 سال پیش در کشور آلمان 21 هزار نفر بر اثر تصادفات رانندگی فوت شدند و هم اکنون این آمار در این کشور به سه هزار نفر در سال رسیده است. مسئولان در این کشور برای بهبود شرایط رانندگی و کاهش صدمات از بسترهای اجتماعی و آموزشی استفاده کردند. اما در کشور ما برای مدیریت تصادفات از مقوله پلیس استفاده می شود و در چنین شرایطی پلیس برای جریمه همیشه در کمین است. باید دانست برای ایجاد فرهنگ ترافیکی و رعایت قوانین رانندگی اقدامات سلبی همچون جریمه های نقدی نمی تواند تاثیر گذار باشد. در ضمن تاکنون در کشور ما به ابعاد اجتماعی و روانی ترافیک توجه نشده است. بر اساس بررسی های کارشناسان بیش از 70 درصد تصادفات بر اساس عوامل انسانی است. باید دانست که فقط با آموزش می توان عوامل انسانی را کاهش داد و در کنار آن نیز باید به ایمنی خودروها توجه داشت. در کشور ما با وجود بالا بودن تاثیرعامل انسانی در تصادفات به نسبت کمترین توجه به این عامل شده است.
از سوی دیگر، عدم ایمنی خودرو و جاده های کشور بر افزایش تصادفات جاده ای تاثیرگذار است. برای مثال در خیلی از راه های کشور حتی خط کشی ساده نیز انجام نشده است. در چنین شرایطی نباید توقع کاهش آسیبها را داشت. متاسفانه در کشور ما فقط از قانون گریزان استقبال می شود و در اغلب موارد شهروندان در کشور ما چندان ناظر و مسئول نیستند. وقتی در ترافیک جاده ای افراد برای رسیدن به مقصد از راه های خاکی استفاده می کنند و با این اقدام خود را زرنگ می دانند در چنین شرایطی جامعه باید تاوان تصادفات را بپردازد.
**شما عنوان میکنید برخوردهای سلبی راه حل مساله تصادفات نیست. در این زمینه چه باید کرد؟
در کشور ما به خسارت های ناشی از عدم رعایت قوانین رانندگی توجه نمی شود. از سوی دیگر در بسیاری موارد مشاهده می شود که حتی برخی از مجریان قانون هم به رعایت قانون چندان توجه نمی کنند. برای مثال در برخی مواقع مشاهده می شود که حتی پلیس های راهنمایی و رانندگی از کلاه ایمنی استفاده نمی کنند در چنین شرایطی چگونه میتوان انتظار رعایت قوانین را از افراد عادی در جامعه داشت. در واقع بی اعتمادی به قانون و مقررات بیشترین مشکل را در بخش تصادفات ایجاد کرده است. این در حالی است که مسئولان در این زمینه بر این باور هستند که با اعمال جریمه مشکلات برطرف می شود، چون راهنمایی رانندگی ما جریمه محور و قبض محور است.
باید دانست تا زمانی که رویکرد سلبی در مدیریت این بخش در بین رانندگیها حاکم باشد به نسبت نمی توان رویکرد ایجابی و آموزش را در کشور نهادینه کرد. وقتی بخشی از منابع درآمدی در کشور ما از طریق جریمهها تامین می شود به نسبت نمی توان توقع فرهنگسازی داشت. در واقع در تصادفات، زنان، دختران، سالمندان و کودکان از میزان آسیب پذیری بالایی برخوردار هستند و با هر تصادف خانواده ها نیز دچار مشکل می شوند.