به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، نشستن او پشت سکان هدایت یکی از با سابقه ترین تولیدکنندگان خودروهای تجاری کشور در بخش خصوصی شبیه به انتخاب یک مربی با دانش فنی و تجربه برای تیمی با پتانسیل های بالاست. پیچیدگیهای صنعت خودرو به لحاظ ساختاری را کنار بگذارید و تصور کنید بازیکنی را که از رده های نوجوانان و جوانان به بزرگسالان رسیده و بعد از درخشش در تیم ملی دوران بازیگری را به پایان می رساند، تا در بالاترین سطح اثر بخشی خود یعنی مربی گری ایفای نقش کند.
فردی که از سطح کارشناسی در این صنعت کم کم رشد می کند و به مراحلی چون معاونت و در نهایت مدیر عاملی می رسد، همان مربی است که سرد و گرم ورزش (صنعت) را چشیده و حالا قرار است تیمی را هدایت کند که امید و انرژی در آن موج می زند.
در صنعت خودرو ایران شمار مدیرانی چون فداکار که اصطلاحا از کف کارگاه تا اتاق مدیریت را درست و پله پله بالا آمده باشند، آنقدرها زیاد نیست. زیرا همه از تاثیر روابط غیر فنی در این صنعت مطلع هستیم. اما انتخاب فداکار به عنوان مدیر عامل آمیکو می تواند نمونه ای از به کارگیری اصل شایسته سالاری در به کارگیری مدیران باشد. حلقه ای که گاه در صنعت خودرو ایران پیدا می شود و گاه مفقود!
اگر نگاهی به کارنامه او کنیم، از شاگرد مکانیکی در 13 سالگی تا مدیریت پروژه های مختلف تولیدی در شرکت هایی چون زامیاد و در نهایت مدیرعاملی را می توان یافت. در واقع برای چنین مربیانی کافی است یک زمین خوب و با کیفیت دست و پا کنیم، آنها خوب بلدند تیم خود را تمرین بدهند. انتخاب صحیح یک فرد برای مدیریت یک بنگاه اقتصادی- صنعتی چون آمیکو در شرایطی که این خودروساز در حال به پایان رساندن پروژه آسنا اتوماتیک است، می تواند همچون تزریق خونی تازه به رگ های این گروه صنعتی باشد. زیرا در حالی که رقیبان در تلاش هستند تا سهمی بیشتر از بازار خودروهای تجاری به نفع خود کسب کنند، آمیکو با مدیریت فداکار می تواند راهی که قبلا آغاز کرده بود را به سرعت به پایان برساند و گوی رقابت را از دیگر برباید.
ای کاش روزی فرا برسد که همه مدیران صنعت خودرو کشور با تئوری (( شایسته سالاری)) سکان هدایت تیم ها را در دست بگیرند. یقینان در چنین روزی صنعت و اقتصاد کشور علی رغم همه فشارهای تحریمی و غیر تحریمی حال و روز بهتری خواهد داشت.