امروزه هر جور که صنعت خودرو را ارزیابی کنیم؛ چیزی بیش از «اتلاف سرمایه» در آن پیدا نخواهیم کرد:
- میانگین مصرف تولیداتش بیش از میانگین جهان!
- میزان ایمنی تولیداتش بسیار اندک!
- میزان تولید زیان مالیاش بسیار بالا!
- و تاسف انگیزترین بخش آن: میزان «اتلاف سرمایه انسانیاش» افسار گسیخته!
بی اغراق شاید بتوان گفت که مهمترین اتلاف سرمایه صنعت خودرو در ایران مربوط به سرمایه نیروی انسانی است. این روزها در صنعت خودرو جمعیتی ایجاد شده که میتوان آنها را «پرده نشین» نامید؛ جمعیتی که هر روز گستردهتر و تنومندتر میشود! «پرده نشینانی» که هر کدامشان میتوانستند در بخشی از این صنعت بکار گرفته شوند اما امروزه در اتاقهایی کوچک و مهجور فقط روزگار میشمارند تا روزیاشان قطع نشود!
این «پرده نشینان» یکی از سرمایههای استفاده نشده فعلی صنعت خودرو هستند. که شاید روزگاری بتوان از منابع این ثروت استفاده کرد. به طور کلی، اقتصاددانان چیزی را «سرمایه» میدانند که در فرآیند تولید نقشی بر عهده داشته باشد. سرمایه در تولید انواع مختلفی دارد که عمدتا عبارتند از: منابع طبیعی؛ منابع مالی؛ تکنولوژی و نیروی انسانی. در مورد همین آخرین منبع یعنی نیروی انسانی گفتار بسیار است. به عنوان مثال گری بگر، برنده جایزه نوبل اقتصاد میگوید: درست است که قبل از رنسانس زمین، ماشینآلات و منابع طبیعی بهنوعی میتوانست منبع ثروت باشد، اما سرمایه اصلی بعد از رنسانس، دانایی است. به همین دلیل امروز تئوری معروف سرمایه انسانی را در توسعه منابع انسانی در پیشرو داریم. بر این اساس انسانها با خودشان دانش و مهارت، حکمت و معرفت و دانش را به سازمان میآورند. این نوع سرمایه در نظریههای جدید حسابداری منابع انسانی بهدرستی جایگاه مؤثری را به خود اختصاص داده است و میزان خلاقیت و دانش انسانی یک سرمایه است. در هر حال درک «جایگاه انسان در سازمان» یکی از مهمترین فضایل مدیریت در شرکت هاست؛ چرا که هر تغییر و تحولی ابتدا باید از انسانهای سازمان آغاز شود. عدم درک درست از شناخت انسان در سازمان؛ دقیقا همان عاملی است که امروزه به رواج پدیده «پرده نشینی» در صنعت خودرو منجر شده است. پدیدهای که میتواند همچون ویروسی خطرناک اشاعه یافته و کل اندام این صنعت را درگیر انتشار این بیماری نماید.
یکی از مهمترین ارکان «پرده نشینان» صنعت خودرو رسوب دانش ضمنی سازمانی حاصل از سالها تجربه میباشد. چیزی که بنا به گفته آلوین تافلر کارگران جدید از را قدیم متمایز میسازد: او میگوید: کارکنان یک شرکت و سازمان در دهه های اخیر از یک عامل تولید صرف - مانند سایر عوامل تولید - پا را فراتر گذاشته و نقش محوری مهمی به خود گرفته اند. الوین تافلر که وضعیت جدید را به موج سوم تشبیه کرده است، کارگر و عامل کار این دوره را بدین شرح معرفی می کند: «کارگر موج سوم مستقل تر و مبتکرتر است، دیگر زائده ای بر ماشین نیست. او وجه تمایزش در همین جاست. صاحب قریحه با شناختهای تخصصی است. صنعتگر پیش از انقلاب جعبه ابزار خودش را داشت. کارگران دماغی جدید - اگر بتوان آنان را چنین نامید – صلاحیتها و دانشی دارند که معادل یک صندوق ابزارهای فکری است. آنان وسایل تولید را در اختیار دارند، چیزی که هرگز در مورد کارگران کارخانه های عادی از تخصص مصداق نداشت. کارگران جدید بیشتر به صنعتگران مستقل شبیه هستند تا به کارگران قابل تعویض خط زنجیر. آنان جوانتر و پرورش یافتهترند.»
صنعت خودرو گرفتاریهای خاص خودش را دارد؛
«تحریم خارجی» و رواج پدیده «پرده نشینی» دو عامل مهم زیانباری این صنعت هستند. حال اگر وزیر جدید صمت بخواهد بر مشکلات این صنعت تفوق حاصل نماید باید تلاش خود را برای رفع هر دو مشکل به خرج دهد. در این میان امید به رفع تحریمهای خارجی بسیار بعید و امید به استفاده از ظرفیتهی موجود بسیار قریب است.
بسم الله.
آقای وزیر؛ پرده نشینان جاده مخصوص نگاهشان به انتخاب خردمندانه شما است.
* تحریریه عصرخودرو