به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو» به نقل از دنیای اقتصاد، نمونه بارز آن نیز خروج پیکان از خط تولید ایران خودرو در سال 84 بود. شاید قابل تصور نبود که تنها پس از یک سال از توقف تولید پیکان مشکلات مالی ایران خودرو مدیران این شرکت را مجبور به فروش سهام 30 درصدی بانک پارسیان کند. در دولت هشتم بنا بر فشار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست خط تولید پیکان متوقف شد این در شرایطی بود که خودروی تندر90 و همچنین محصولی از شرکت چری چین بهعنوان جایگزینهای نه خیلی جدی پیکان اعلام شدند.
در هر صورت بعد از روی کارآمدن دولت نهم تولید تندر در مقطعی متوقف ماند و پروژه تولید خودروی چینی در ایران خودرو نیز کاملا منتفی شد. به این ترتیب با بروز مشکلات مالی در ایران خودرو فروش سهام بانک پارسیان مطرح شد که این معامله به دستور شخص رئیسجمهور باطل اعلام شد. بنابراین ایرانخودرو که از لحاظ مالی زمینگیر شده بود بعد از چند سال برای خروج از بحران مالی بار دیگر تولید مجدد پیکان را مطرح کرد که این پروژه نیز راه به جایی نبرد. حال تجربه خروج اجباری پیکان از خط تولید و نبود جایگزین برای آن، این بار با دو خودرو پراید و 405 در حال وقوع است. این دو محصول پرتیراژ شرکت سایپا و ایران خودرو نیز در شرایطی نفسهای آخر خود را در دو خودروساز بزرگ کشور میکشند که از باقی محصولات تولیدی در این شرکتها بهعنوان جایگزینهای دو خودروی مزبور نام برده شده است.آنچه مشخص است به نظر میرسد تجربه پیکان بار دیگر در صنعت خودرو کشور در حال تکرار است بهطوریکه دو محصول پرتیراژ پراید و 405 این بار با فشار سازمان ملی استاندارد در حال خروج از خط تولید هستند و همانطور که عنوان شد برنامهریزی مشخصی برای حفظ تیراژ این دو خودرو اعلام نشده است. اینکه خودروسازان سالهاست خروج این محصولات را از خط تولید وعده داده بودند و هیچگاه نیز نتوانستند از سودآوری این دو خودرو چشمپوشی کنند، موضوعی است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان خودرویی به ساختار و بسترهای نامناسب خودروسازی کشور برمیگردد. خروج خودرو از خط تولید در تمام شرکتهای خودروساز دنیا مرسوم است اما آنچه مشخص است خودروسازان جهانی با هدف ارائه نسل جدید اقدام به خروج برخی از محصولات خود میکنند. همچنین میزان فروش خودرو نیز در ماندگاری یا حذف خط تولید نقش مهمی ایفا میکند این در شرایطی است که به دلیل شرایط انحصاری صنعت خودرو در ایران، هیچ کدام از معیارهای جهانی مورد ملاک قرار نمیگیرد و تنها به خاطر فرسودگی، قدیمی بودن و نبود ایمنی یک خودرو مجبور به ترک خط تولید خودروسازان است. در مقاطع فعلی نیز که دو خودروساز بزرگ کشور مجبور به حذف محصولی شدهاند، شاهد هستیم که خودروی جدیدی به سبد محصولات آنها اضافه نخواهد شد، بلکه آنها به دنبال این هستند که به کمک سایر محصولات موجود در سبد تولیدات خود، تیراژ و به دنبال آن درآمد خود را حفظ کنند. بیبرنامگی شرکتهای خودروساز، برای جایگزین کردن محصولات خروجی را میتوان به نبود منابع مالی، ناتوانی در تولید پلتفرمهای جدید و همراهی نکردن شرکتهای قطعهساز به دلیل چالشهای مشابه با خودروسازان مربوط دانست. البته کارشناسان روی انحصاری بودن بازار بهعنوان یکی دیگر از دلایل بیانگیزگی شرکتهای خودروساز برای تغییر در سبد محصولات خود تاکید میکنند.این صحبت کارشناسان ناظر به این است که خودروسازان با این تفکر که هر محصولی تولید کنند در بازار خریدار دارد، به دنبال ایجاد تغییر در سبد محصولات خود نمیروند. این در حالی است که چنانچه بازار خودروی کشور این حالت انحصاری را نداشت و رقبای بینالمللی نیز میتوانستند در این بازار حضور پیدا کنند و بر اساس الگوی جهانی محصولات خود را به مشتریان عرضه کنند، آنگاه شرکتهای خودروساز داخلی به تکاپو میافتادند تا به منظور رقابت با خودروسازان بینالمللی محصولات بهروزتر و با قیمت پایینتر را به بازار عرضه کنند.
تجربه جهانی
همانطور که عنوان شد خودروسازان جهانی نیز برخی از خطوط تولیدی خود را متوقف میکنند. به گزارش گروه اقتصاد بینالملل «دنیای اقتصاد» تغییر در سبد محصولات شرکتهای خودروساز بینالمللی امری معمول و مرسوم محسوب میشود. خودروسازان حاضر در عرصه جهانی هرسال برخی از محصولات خود را از خط تولید خارج میکنند و البته دلیل مشترک این اقدام نیز در تمام این خودروسازان کم و بیش مشابه است. برای نمونه براساس گزارش بیزینس اینسایدر، قرار است تنها در سال 2020، چند شرکت خودروساز فعال در آمریکا، تولید 22 مدل از محصولات خود در این کشور را برای همیشه متوقف کنند که در میان آنها خودروهای نامآشنایی نظیر «بیتل» افسانهای فولکس واگن نیز به چشم میخورد تا این لاکپشت دوستداشتنی بعد از 81 سال بازنشسته شود. در این فهرست شرکتهایی نظیر بیامو، کادیلاک، فورد و فولکسواگن بنا دارند تا هر یک سه مدل از محصولات کنونی خود در ایالاتمتحده را برای همیشه از رده خارج سازند. فیات نیز قصد دارد تولید خودروی سرشناس «فیات 500» را در آمریکا متوقف کند. فیات در شرایطی به دنبال حذف این مدل خودرو است که جایگاه این خودرو به نوعی مانند «بیتل» برای فولکس واگن است. «فیات 500» از سال 1957 بهطور مداوم در خطوط تولید این خودروساز حضور داشته است. طی سالهای متمادی شاهد بودیم که نسلهای جدید این خودرو به بازارهای جهانی عرضه شده است و چندین نسل با آن خاطره دارند. اما دلایل اصلی را که یک خودروساز حتی مجبور به توقف تولید خودروهای سرشناس خود میشود، باید در دو عامل اصلی ساخت مدل جدید و کاهش فروش آن جستوجو کرد. طی سالهای اخیر عامل تغییر سلیقه مشتریان نقشی تعیینکننده داشته است. خودروسازان بینالمللی همواره تلاش کردهاند تا در مسیر سلایق مشتریان خود حرکت کنند. مسالهای که با توجه به بازار انحصاری کشور به هیچ وجه در میان اولویتهای خودروسازان جایگاهی ندارد. این در شرایطی است که خودروسازان بینالمللی به راحتی حتی محصولاتی را که چندین دهه در خطوط تولید آنها حضور داشته است، به نفع سلیقه مشتریان خود کنار میگذارند. مصداق این موضوع برنامه فورد برای جایگزینی مدلهای فیوژن، فیستا و سیمکس با شاسیبلندها است. در کنار این مساله اما عامل تاثیرگذار دیگری که طی چند سال اخیر ذهن خودروسازان را به خود درگیر کرده، رشد تکنولوژیهای گوناگون هم پایه با مسائل محیط زیستی است. همین اتفاق باعث شده بازارها و مشتریان بهسوی استفاده از خودروهای پاک (تمامبرقی، پلاگینهیبریدی و هیبریدی) حرکت کنند. اگرچه گاهی خودروسازان نسخهای پاک را از یک خودروی سوختی تولید کردهاند، اما این تحول هم نقش مهم و فزایندهای در توقف تولید مدلهای متعدد خودرو داشته است. بهنظر میرسد در آینده نیز سهم عامل تولید خودروهای پاک در تغییر سبد محصولات خودروسازان افزایش یابد. در همین راستا، فولکسواگن آلمان بنا دارد تا خط تولید خودروهای تمام برقی خود را به سرعت توسعه دهد و در مدت زمان 6 سال یعنی تا سال 2025 میلادی، تعداد آنها را به 20 مدل برساند.
مسیر جایگزینی
حال که ایران خودرو و سایپا به دلیل پاس نکردن استانداردهای 85 گانه مجبور شدند هر یک، یک خودرو را از سبد محصولات خود حذف کنند. این سوال مطرح میشود که چه مسیرهایی برای پر کردن جای خالی این خودروها میتواند مدنظر مدیران خودروساز قرار داشته باشد؟ پاسخ به این سوال در ارتباط با جایگزینهای پراید با توجه به صحبتهای جواد سلیمانی، مدیرعامل شرکت خودروسازی سایپا مشخص است. این خودروساز به دنبال این است که جای خالی پراید را با سایر محصولات خود مانند تیبا، ساینا و تا حدودی کوئیک پر کند. بنابراین همانطور که پیش تر اشاره شد، شرکتهای خودروساز در زمان اجبار به حذف محصولی از محصولات خود، محصولی جدید را جایگزین آن نمیکنند، بلکه تلاش میکنند به کمک بالا بردن تیراژ سایر محصولات موجود خلأ ایجاد شده در آمار تولید را رفع کنند. اما آیا ایران خودرو نیز همین مسیر را طی خواهد کرد؟در این ارتباط حسن کریمیسنجری، کارشناس خودرو به «دنیای اقتصاد» میگوید: ایران خودرو نیز مانند سایپا به دنبال این است که بعد از خارج کردن پژو 405، جای خالی این خودرو را به کمک افزایش تیراژ سایر محصولات موجود خود پر کند. این کارشناس میگوید در شرایط فعلی امکان تولید محصول جدید برای جایگزینی پژو 405 به میزان تیراژ این خودرو در کوتاهمدت وجود ندارد. در کنار این مساله از آنجا که این خودرو به نوعی کف قیمتی را در سبد محصولات این خودروساز به خود اختصاص داده است، جایگزین کردن یک خودروی مشخص از میان محصولات حاضر در خطوط تولید این شرکت کف قیمتی خودروهای این خودروساز را بالا میبرد.