به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، بر همین اساس می‌توان بازار خودروی داخل ایران را به سه دسته تقسیم‌بندی کرد.

دسته اول. در دسته نخست خودروهای لاکچری قرار دارند. خودروهای مانند لکسوس و لندکروز و پورشه که قیمت آن در بازار فعلی ایران بالاتر از 4 میلیارد تومان هستند. این خودروها بعضا در دنیا هم به عنوان خودروهای لوکس شناخته می‌شوند. اما در این میان خودروهایی نیز هستند که هرچند قیمت آن از نظر عموم جامعه گران هست اما در دنیا خودروهای عمومی هستند ولی به سبب محدودیت‌های که ذکر شد، قیمت آن در ایران بالا رفته است.

در این مورد می‌توان به محصولات تویوتا که قیمت آن بین 2 میلیارد تا 4 میلیارد تومان است. این خودروها نسبت به پورش، لکسوس و لندکروز امکانات رفاهی کمتری دارند اما در دنیا به عنوان سواری‌های راحت و با کیفیت شناخته می‌شوند.

تا پیش از اینکه گروه بهمن دیگنیتی و فیدلیتی را عرضه کند، استفاده از خودروهای مجهز تنها در انحصار طبقات بسیار مرفه جامعه بود اما خودروسازی بهمن با انجام طرح‌های توسعه‌ای و عملیات تحقیقات بازار توانست طبقه جدیدی در مشتریان خودرو در ایران را شناسایی کند که دسته دوم بازار را تشکیل می‌دهند.

دسته دوم. ویژگی خودروهای دسته دوم این است که نسبت به قیمت‌شان امکانات زیادی به مصرف کننده می‌دهند و همین مساله آنها جذاب کرده است. دامنه قیمت این خودروها بین 700 میلیون تا یک میلیارد تومان است و مشتریان آن عمدتا گروه‌های هستند که درآمدی کمی بالاتر از طبقه متوسط دارند و می‌خواهند خودروهایی با امکانات تراز روز جهان سوار شوند. در حقیقت فیدلیتی و دیگنیتی پاسخی به نیازها و تقاضاهای این بخش از جامعه است.

فیدلیتی و دیگنیتی نیاز بخشی از مشتریان خودروی ایران را تامین کردند که می‌خواهند ماشینی با آخرین استانداردهای روز دنیا سوار شوند اما تمایل ندارند همه سرمایه خود را صرف ماشین کنند. به همین دلیل قیمت این دو محصول  گروه بهمن در مقایسه با سایر خودروهای هم‌تراز معقول به نظر می‌رسد و مشتریان برای خرید آن مشتاق هستند.

نکته دیگری که محصولات این محصولات را جذاب می‌کند این است که برخی از امکانات آن از خودروهایی نظیر لکسوس و پورش و لندکروز موجود در ایران بیشتر است چرا که این دو محصول گروه بهمن به روز است و این در حالیست که بیشتر خودروهای لاکچری مانند لکسوس که به کشور وارد شده‌اند مربوط به سال‌های پیش هستند و از تکنولوژی‌های امروز عقب افتاده‌اند.

اهمیت استراتژی گروه بهمن در ریسک سرمایه گذاری برای این قشر از بازار بود. زمانی که زمزمه طراحی خط تولید دیگنیتی و فیدلیتی مطرح شد، برخی از کارشناسان اقتصاد خودرو این سرمایه گذاری را شکست خورده می‌دانستند، چرا که معتقد بودند بهمن، بازار هدف را اشتباه تشخیص داده است اما با ورود این خودروها به بازار و استقبال جامعه مشخص شد بهمن، نیاز بازار را به درستی تشخیص داده است.

دسته سوم. این دسته مشتریان طبقه متوسط هستند. کسانی که هدفشان از خودرو تامین نیاز جابجایی و حداقل امکانات رفاهی است. امروزه این دسته خودروهایی در بازه قیمتی 200 میلیون تا 700 میلیون می‌خرند. امکانات رفاهی این خودروها محدود است و دامنه قیمتی آن بیشتر به جهت ایمنی و طراحی آن مربوط می‌شود. خریداران این خودروها دامنه انتخابی وسیعی دارند و شرکت‌های متنوعی در این بازه قیمت خودرو تولید می‌کنند.

با توجه به واقعیات بازار خودرو در ایران و ممنوعیت‌ها و محدودیت‌های فعلی به نظر می‌رسد استراتژی‌هایی نظیر آنچه گروه بهمن پیش گرفته است، می‌تواند راهکاری مناسب برای آشنایی رانندگان ایرانی با استانداردهای روز خودروسازی دنیا باشد. به نظر می‌رسد در صورت رفع تحریم‌ها و محدودیت‌ها حتما شرکت‌های نظیر بهمن می‌توانند خودروهایی بهتر را به مصرف کنندگان ایرانی عرضه کنند.