به گزارش پایگاه خبری«عصر خودرو» به نقل از فرصت امروز، حالا اگر فرض اجرایی شدن این برنامه را که در سخنرانیهای مختلف مورد تأکید و هدف محمدرضا نعمتزاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت قرار گرفته همان تیر ماه سال گذشته قرار دهیم، اکنون یکسال از زمان اجرای آن و هدف 10ساله این برنامه میگذرد.
اما آیا در این یکسال ابتدایی چرخهای صنعت خودروی ایران به اندازه ایدهآل مطابق این سند راهبردی حرکت کرده است؟ ساسان قربانی، سخنگوی شورای سیاستگذاری خودرو، در پاسخ به این پرسش معتقد است که صنعت خودروی ایران به دلایل مختلف از اجرای این برنامه عقب مانده است. با او دلایل این عقبماندگی و آینده این برنامه را بررسی کردهایم.
اکنون یکسال از آخرین رونمایی از سند راهبردی صنعت خودروی ایران میگذرد، به اعتقاد شما در همین یکسال ابتدایی، صنعت خودروی ایران چقدر در راستای تحقق اهداف ایدهآل این سند حرکت کرده است؟
اگر آمار را مدنظر قرار دهیم، طبق برنامهریزیهای آماری این سند، کاملاً مشهود است که ما از جهت تیراژ تولید از برنامه فاصله گرفتهایم و میزان این فاصله بسیار زیاد است.
دلیل محقق نشدن این برنامه را چه میدانید؟
برآوردها این بود که بعد از اجرای برجام، محدودیتهایی که به دلیل تحریم با آن مواجه بودیم از میان برداشته شود، درحالیکه هنوز در بخش فعالیتهای بانکی و انتقال پول آنگونه که مورد نظر بود، محدودیتها برداشته نشده است هرچند که روند نسبت به پیش از اجرای برجام بهتر شده اما مشکلات کماکان باقی است و پروژههایی که خودروسازان و قطعهسازان ایرانی با شرکای خارجی داشتند، به دلیل محدودیتهای انتقال پول با روند حرکتی کندی مواجه است.
از سوی دیگر در این برنامه دیده شده که ما یک پلتفرم مشخص بهعنوان پلتفرم ملی داشته باشیم که آن هم هنوز به سرانجام نرسیده است. مشکل دیگر این بود که ما در موضوعات ارز، تسهیلات بانکی و فعال شدن شرکتهای لیزینگ موفق عمل نکردیم. در این برنامه پیشبینی شده بود به شرطی اهداف محقق میشود که بسترهای لازم محقق شود که رفع تحریمها، همکاری بانکها، فراهم شدن بستر انتقال بینالمللی پول و... از جمله این موارد بودند. بنابراین فراهم نشدن این بسترها دلیل قابل توجهی برای عقبماندگی از این برنامه بود.
یعنی صنعت خودرو به اندازه خود تلاش کرده و این عوامل بیرونی بوده که اجازه محقق شدن اهداف را نداده است؟
نه، این دلایل به این معنا نیست که ما در صنعت خودرو بدون عیب عمل کردیم، بلکه معتقدم ما در صنعت خودرو اشکالات درونی داشتیم که علاوه بر بهتر نشدن شرایط محیطی، مانع از حرکت در راستای برنامه شد. مثلاً رکود، پایین بودن توان خرید مردم و همکاری نکردن بانکها از جمله این عوامل محیطی بود.
حالا اگر بخواهیم به برنامه برسیم باید چه کنیم؟
ما نیازمند بازنگری در برنامه و در نظر گرفتن برنامههای جبرانی هستیم.
یعنی متن این سند مشکل دارد؟
در دنیا این موضوع متداول است که اصولاً برنامههایی که تدوین میشوند با واقعیت محقق شده اختلاف پیدا میکنند. اکثرا صنایع از برنامهها عقب میافتند اگر این عقبماندگی کم باشد، سعی میکنند در بستر زمان آن را جبران کنند اما وقتی یک صنعت 30 درصد از یک برنامه عقب میافتد نیازمند بازنگری در برنامه است. یعنی هم در اعداد و ارقام و هم در تحلیل مجدد محیط کسبوکار بازنگری میشود. ما باید هم در حوزه صنعت خودرو و هم در محیط کسبوکار بار دیگر این برنامه را بازنگری کنیم. به اعتقاد من، ما میتوانستیم در حوزه صنعت خودرو بسیار بهتر از این عمل کنیم.
در چه مواردی میتوانستیم بهتر عمل کنیم؟
در حوزه پلتفرم، توسعه محصول و برنامهریزیهای داخلی برای ارتقای کیفیت صنعت خودرو میتوانستیم بهتر از این عمل کنیم.
آیا ورود شرکای خارجی میتواند به تسریع اجرای این برنامه و جبران عقبماندگی کمک کند؟
یکی از روشهایی که در دنیا برای سرعت بخشیدن به رشد، مرسوم است، رقابتی کردن فضای کسبوکار است. من فکر میکنم همکاری کردن خودروسازان ایرانی با شرکتهای معتبر بینالمللی که در انتقال اطلاعات به ما ترس ندارند و جزو شرکتهای تراز اول دنیا هستند، میتواند بستر توسعه صنعت خودرو را مناسبتر کرده و رشد مورد نظر را محقق کند.
تولید شرکتهای خارجی در ایران موجب میشود قطعهسازان ما درگیر تولید خودروهای بهروز شوند، وقتی قطعهسازی به این توانایی برسد میتواند برای شرکتهای داخلی نیز قطعات رقابتی تولید کنند.
شاید اگر برنامه بازنگری شود ما باید توجه بیشتری به عمق ساخت داخل و همکاری قطعهسازان ایرانی با شرکتهای صاحبنام دنیا کنیم. مثلاً حدود دو هفته پیش، قطعهسازان ایرانی به وسیله رنو در فرانسه معرفی شدند که بسیار حرکت مثبتی بود، اگر در این میان قطعهسازان ایرانی که در فرانسه حضور داشتند حداقل 10 شرکت هم دعوتنامه همکاری با رنو دریافت کنند، بسیار اتفاق خوبی است که میتواند بسترساز پیوستن قطعهسازان ایرانی به زنجیره جهانی باشد.