منصور معظمی :
به آینده صنعت خودرو خوشبین هستم
عصر خودرو- منصور معظمی از سمت و سوی سیاستگذاریها و الزامات تبدیل شدن صنعت خودرو به پیشران رشد اقتصادی میگوید به آینده صنعت خودرو خوشبین هستم.
عصر خودرو- منصور معظمی از سمت و سوی سیاستگذاریها و الزامات تبدیل شدن صنعت خودرو به پیشران رشد اقتصادی میگوید به آینده صنعت خودرو خوشبین هستم.
به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از ایدرونیوز ، هفتمین ضمیمه تحلیلی مشترک «دنیای اقتصاد» به بررسی صنعت و بازار خودرو کشور پرداخته است .محتوای اصلی ضمیمه مذکور به این سوال پاسخ خواهد داد که چرا هم مصرفکنندگان خودرو ناراضی اند و هم تولیدکنندگان؟ همچنین در این ویژهنامه اشاره شده که تحریم چه تاثیرات مخربی بر صنعت خودرو برجا گذاشت و پس از آن، به این موضوع پرداخته شده که توافق هستهای چه کمکی به احیای این صنعت کرده است.
منصور معظمی، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت و رئیس هیات عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران نیز در این مجله در گفتوگویی با بیان اینکه خودرو توان پیشرانی در رشد اقتصادی را دارد، میگوید: «اعتقاد دارم صنعت خودرو ما ظرفیتی برای تولید یک میلیون و 600 تا 700 هزار دستگاه در سال را دارد که هر قدر بیشتر تولید کند اثراتش را بیشتر روی رشد اقتصادی شاهد خواهیم بود.
او بارها از واژه خودروساز برای اشاره به تولیدکننده ای خودرو در ایران استفاده میکند اما معتقد است «ما خودروساز نیستیم». وی همچنین راه رشد و توسعه صنعت خودرو کشور را تنها در مشارکت با صاحبان برندهای جهانی میداند.
در ضمنِ گفت وگو انتظار مردم از سوار شدن بر خودروهای با کیفیت را حق مردم دانست اما یادآور شد با وجود اینکه نسبت به گذشته افزایش کیفیت داشته ایم اما هنوز با استانداردها فاصله داریم. در زیر علاوه بر آشنایی با دلایل معظمی برای این گفته ها میتوانید در جریان آخرین وضعیت قراردادهای ایران با خودروسازان خارجی قرار بگیرید.
در حال حاضر برای تأثیرگذاری صنعت خودرو در جنبه های مختلف به ویژه رشد اقتصادی چه برنامه هایی در دست اجراست یا چه برنامه ریزیهایی برای آینده وجود دارد؟ سیاستگذاریهایی که تا کنون در زمینه خودرو انجام شده است را چقدر مناسب میدانید؟
دو سال پیش سندی به نام توسعه راهبردی صنعت خودرو از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت تنظیم و به خودروسازان ابلاغ شد. سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران بر اساس رهنمودها و سیاستگذاریهای مورد نظر، بر اجرای این سند نظارت دارد. در راستای این سند میخواهیم در سال 1404 جزو خودروسازان مطرح دنیا باشیم به نحوی که تولید ما به رقم قابل قبولی برسد تا بتوانیم تأثیر گذار باشیم. طبق هدفگذاریهای در نظر گرفته شده تولید سه میلیون خودرو در سال 1404 و یک میلیون خودرو هم برای صادرات دیده شده است. با توجه به اینکه تا سال 1404 زمان زیادی باقی نمانده است، مساله این است که بدانیم چقدر از برنامهریزیها برای رسیدن به نقطه مورد نظر محقق شده است. صنعت خودرو بسیار گسترده و در ارتباط با دستگاههای دیگر است. هماهنگی در ارتباط با سازمان استاندارد، محیط زیست، یخش قانونگذاری، پلیس و شهرداریها در به نتیجه رسیدن اهداف صنعت خودرو کشور بسیار دارای اهمیت است. همه این مجموعههای مرتبط باید یک نگاه یکسان یا دستکم نزدیک به هم داشته باشند تا شاهد حرکت در صنعت خودرو باشیم. بنابراین باید به سمت یکپارچگی حرکت کنیم تا همه مجموعههای مرتبط با این صنعت برداشت واحدی داشته باشند.
در این سند و برنامهریزیهای انجام شده چه نقشی برای بخش خصوصی قائل شدهاید؟
نکته دوم به کارگیری و استفاده از توان بخش خصوصی در این صنعت است. در گذشته به بیش از 30 خودروسازی، برای حضور در صنعت خودرو کشور مجوز داده شده است حالا این خود جای سوال بسیار جدی دارد که در کدام کشور دنیا 30 خودروساز وجود دارد؟ خودروسازان در دنیا تعدادشان رو به کاهش است و بیشتر از طریق ادغام یا فروش سهام در حال بزرگ کردن خود هستند و فعالیتشان را توسعه میدهند. به این ترتیب شاهد هستیم که دنیا در صنعت خودرو به سمت تکثیر تولید کننده نیست برعکس به دنبال تجمیع هستند. از این راه هم کیفیت را افزایش میدهند و هم ظرفیت را بالا میبرند. همچنان که با بزرگتر شدن، قدرت بیشتری در رقابتپذیری پیدا میکنند.
بیشترین وابستگی خودروسازان داخلی برای تولیداتشان به قطعهسازان است. آیا قطعهسازان میتوانند نیازهای موجود را برآورده کنند؟
صنعت خودرو بدون صنعت قطعهسازی مفهوم ندارد. نمیتوانییم بگوییم خودرو تولید میکنیم اما سیپییو یا سیکیدی انواع خودرو را وارد کنیم. میخواهیم خودرویی را با استفاده از بیشترین توان داخلی کشور تولید کنیم. توان داخلی در این بخش عبارت است از اینکه ظرفیت صنعت قطعهسازی را توسعه دهیم. در حال حاضر حدود 1200 قطعهساز داریم که این هم نشاندهنده لزوم ادغام قطعهسازان کشور است. مثلاً از این تعداد قطعهسازی کشور دست 30 تا 40 قطعهساز است و بقیه نقشی ندارند. از همین تعداد معدود هم میبینیم که سهم عمده بازار دست 10 شرکت است. این اشکال دارد یعنی یک مجموعه از 1200 قطعهساز وجود دارد که خیلی جاها با هم رقابت میکنند که برابر نیست. اینها باید به سمت متمرکز و بزرگ کردن سرمایههای خود باشند. این توسعه متوازن هم در سیاستگاریهای صنعت خودرو دیده شده است.
مردم به عنوان متقاضیان تولیدات شرکتهای داخلی، انتظاراتی دارند که به اعتراف بسیاری از مسوولان بحق است. به نظر شما پاسخگویی به این توقعات در برنامههای در دست اجرا، اولویت دارند؟
صنعت خودروسازی ما باید پاسخگوی مخاطبان خود که مردم هستند، باشد. مردم از صنعت خودروسازی انتظار دارند خودرویی با کیفیت که البته توان خرید آن را داشته باشند، تولید کند. وضعیت مردم ما از لحاظ اقتصادی به گونهای است که بخش عمدهای از مصرفکنندههای خودرو ما نمیتوانند خودروی گرانقیمت سوار شوند.
البته این به آن معنا نیست که نباید خودرو گران تولید کرد برعکس صنعت خودرو کشور باید بتواند تقاضاهای عمده را پاسخگو باشد. حالا اینکه خودروها در کدام رنج قیمتی در اولویت تولید ما باشد بر این اساس است که تولید آنها چقدر صرفه اقتصادی دارد و باید به این نکته مهم هم توجه کنیم که قرار نیست ما همه نیازهای مصرفکننده خود را تأمین کنیم. ما مصرفکنندگانی داریم که به دنبال خودروهای لوکس و بسیار قیمتی هستن. صلاح نیست برای تعداد کمی سرمایهگذاری کنیم صنعت خودروسازی ما باید روی بازارهایی که بیشترین مشتری را دارد متمرکز شود.
در چنین بازارهایی اکثریت مردم توان خرید خودرو با قیمت بالا را ندارند.ذکر میکنیم که برجام فرصتی برای صنعت خودرو بود که ما را به خودروسازان دارای برند در دنیا گره بزند. قبل از تحریمها شرایط ما به گونهای بود که مشارکتهایی با خودروسازان خارجی داشتیم اما به دلیل فشار تحریمها ، همکاریهایی که وجود داشت، معلق شد و طرفهای خارجی برای اجرای تعهدات خود نیامدند. اینها محدودیتهایی بوده که آمریکاییها هم خودشان و هم شرکتهای دیگر را وادار کردند به تعهداتشان عمل نکنند.
پس از برجام صنعت خودرو شاهد چه تغییراتی بوده است؟
ارتباطات بینالمللی و رفتن به سمت استفاده از فرصتهایی که بعد از برجام به وجود آمده است از دیگر موارد مورد توجه در سیاستگذاریهای حال حاضر صنعت خودرو کشور است. بعد از برجام یکی از سیاستهایی که وزارت صنعت، معدن و تجارت دنبال کرد این بود که برویم به سمت اینکه مشارکت کنیم. از دیدگاه من خودروسازی کشور ما هیچ راهی ندارد جز اینکه با صاحبان برند در تولید مشارکت کنند تا بتوانند اهدافی را که در سند استراتژیک خودرو هست، محقق کنند. برجام کمک کرد برای رسیدن به این مشارکت قراردادهایی با شرکتهای مختلف داشته باشیم.
کدام یک از قراردادها زمینه عملیاتی شدن دارند؟
تاکنون چهار قرارداد قطعی شده است و تا پایان امسال پنجمین قرارداد نیز منعقد میشوند یعنی در سال جاری پنج قرارداد منعقد خواهد شد. یکی از قراردادهای نهایی شده بین ایرانخودرو و پژو است که تا اسفندماه به تولید میرسد. قرارداد دیگر بین سایپا با اسیتروتن بسته شده است که سال دیگر تولید آن آغاز میشود. یکی از قراردادها بین ایدرو با رنو است که تا پایان سال 2017 محصولاتش وارد بازار میشود. قرارداد دیگر بین هیوندایی با یک شرکت خودروساز خصوصی نهایی شده است و قرارداد پنجم با فولکس واگن خواهد بود که امیدواریم بتوانند تا پایان امسال نهایی کنند.
محصولات این قراردادها آیا برای مصرف عموم جامعه است که تا حالا دنبال خودروهای لوکس نبودند؟ شنیده میشود محصول نهایی این قراردادها قیمتهای بالایی دارند.
این طور نیست که با قیمتهای خیلی بالا تولید و فروخته شوند. بازار را بررسی کردیم که سطح بازار ما چقدر است و حدود قیمت چگونه است. آن چیزی که مردم بیشتر از ما انتظار دارند و خودروسازها باید پاسخگو باشند کیفیت است. در یک سال اخیر انصافاً فشار روی خودروسازها برای رسیدن به کیفیت بالاتر، بیشتر اعمال شده است. در این راستا از آنها بازخواست شده و تحت نظارت بودند. نتیجه این فشارها باعث افزایش کیفیت هم شده است. هرچند هنوز مردم گلهمند هستند. به رغم فشارهای اعمال شده برای رسیدن به کیفیت بیشتر، اما اختلاف ما هنوز با استانداردها خیلی زیاد است. مردم انتظار ندارند ماشینی را که امروز تحویل میگیرند پنج تا عیب داشته باشد یا هنوز تحویل نگرفته دنبال نمایندگی برای برطرف کردن عیب و نقص ماشین خود باشند. این به هیچ وجه پذیرفته نیست. مردم در این زمینه دغدغه دارند و در این شکایت حق به جانب مردم است و باید برطرف شود با تأکیداتی که شده و با پیگیریهای وزیر در جلسات ماهانه شاهد بهبود شرایط هستیم.
فایده این قراردادها چیست و چه منفعتی برای صنعت کشور ما دارد؟ آیا انتقال تکنولوژی انجام میشود یا خیر؟
ما خودروساز نیستیم ما تولید کننده خودرو هستیم. خودروساز کسی است که طراحی میکند و صاحب موتور و شاسی و گیربکس است. سرهم کردن قطعات خودروسازی نیست. البته من نمیخواهم خدمات همکارانم را در صنعت خودرو نادیده بگیرم اگر بنا را بر رضایتمندی مردم بگذاریم جدا از اینکه یک بنگاه هستیم و باید آن را اداره کنیم باید به انتظار بالایی که مردم از این صنعت دارند، پاسخ دهیم. وقتی میبینید در سالهایی بیش از 100 هزار دستگاه خودرو وارد کشور شده و همه خودروهای وارداتی در یک زمان کوتاه پس از اعلام فروش، فروخته میشود به آن معناست که اولاً مردم خواهان این خودروها هستند و تقاضا در بازار وجود دارد. ثانیاً مردم دنبال خودرویی با امکانات بیشتر هستند یعنی خودرویی باشد که مجهزتر و ایمن تر باشد. در همه قراردادها دیده شده که صادرات محصولات تولیدی توسط خود صاحبان برند انجام شود.
این یک فرصت بسیار خاصی است که به وجود میآید. همچنین صاحبان برند در ایران سرمایهگذاری مشترک انجام میدهند. این باعث میشود به ارتقای سطح کیفی کارکنان صنعت خودرو کشور کمک شود. همچنین این سرمایهگذاری به رشد قطعهسازان کمک میکند.
ضمن اینکه در همه این قراردادها بحث ساخت داخل دیده شده است. در دنیا در سال گذشته حدود 92 میلیون دستگاه خودرو تولید شده، تولید ما سال گذشته یک میلیون دستگاه بوده است. یعنی نسبت یک به 92٫ اینکه میگوییم خودروساز نیستیم همین است که ما نمیتوانیم در بازار جهانی خودرو نقشآفرینی کنیم. میتوانیم بازار داخلی را با توجه به اصرار خرید مردم تأمین کنیم اما در بازار جهانی نقشآفرینی نداریم.
علت حضور نداشتن صنعت خودرو ایران در بازار جهانی چیست؟ خواست و انتخاب ما بوده یا امکان حضور در زنجیره جهانی صنعت خودرو را نداریم؟
بخشی از نبود ما در بازار جهانی خودرو به دلیل تحمیلهای بین المللی است که به ما دیکته شده و ناچار از این بازار دور ماندیم. بخشی هم مربوط به این میشود که بازار خودرو کشور، بازاری بوده است که حمایتهای سنگین دولت را پشت خود داشته و توانسته توسعهیافتگی لازم را به دست آورد. خودروسازان بزرگ ما دولتی بودند و با حمایتهای بیدریغ دولت تولیداتی داشتند و مردم هم بندگان خدا، برای خرید مجبور بودند. خرید یک خوردو لزوماً معنایش رضایتمندی نیست. یک جایی مصرف کننده برای خرید اجبار پیدا میکند چون اولاً پول ندارد، ثانیاً گزینه دیگری وجود ندارد پس ناچار به خرید میشود. این اصلی که رضایت مشتری باید در هر بنگاه اقتصادی به عنوان شعار باشد کمتر مورد توجه قرار میگیرد. با وجود این قراردادهای جدید بینالمللی بسیار به آینده صنعت خودرو کشور خوشبین هستم.
از دیدگاه من این تنها فرصتی است که خودروسازان ما از طریق مشارکت با صاحبان دانش و بزرگان صنعت خودرو جهان میتوانند داشته باشند تا به این ترتیب صنعت خودرو کشور با استفاده از توانمندی داخلی توسعه پیدا کند.
با اتکا به این قراردادها و تمام برنامهریزیها و تعیین اهدافی که صورت گرفته است آیا صنعت خودرو میتواند پیشران رشد اقتصادی کشور باشد؟
صددرصد این توانایی را دارد. اگر رشد اقتصادی شش ماهه را نگاه کنید، میبینید که دو بخش در این رشد نقش آفرین بودند، اول نفت است که عمدتاً به خاطر افزایش صادرات بوده است و در شش ماهه دوم دیگر این اتفاق تکرار نمیشود زیرا تولید نفت ما دیگر افزایش نخواهد داشت و الان در بالاترین سطح هستیم. اما در بخشهای دیگر به ویژه در صنعت برخی بخشها مثل ساختمان و سیمان به دلیل رکود و نبود صادرات رشد اقتصادی منفی داشتند. ولی در صنعت خودرو رشد وجود داشته است.
اعتقاد دارم صنعت خودرو ما ظرفیتی برای تولید تا یک میلیون و 600 تا 700 هزار دستگاه در سال را دارد که هر قدر بیشتر تولید کند اثراتش را بیشتر روی رشد اقتصادی شاهد خواهیم بود. در پایان 9ماهه سال جاری میزان تولید ما به اندازه 12ماهه سال گذشته بوده است؛ چیزی حدود 38 درصد افزایش تولید داشتیم. با روند موجود تا پایان سال حدود 40 درصد افزایش تولید نسبت به سال گذشته خواهیم داشت. شما آثارش را دقیقاً در اقتصاد کشور خواهید دید اما باید صنعت خودرو کشور خودش را متعهد به رضایتمندی مشتری بداند.
اعتقاد دارم صنعت خودرو ما ظرفیتی برای تولید تا یک میلیون و 600 تا 700 هزار دستگاه در سال را دارد که هر قدر بیشتر تولید کند اثراتش را بیشتر روی رشد اقتصادی شاهد خواهیم بود.
ما خودروساز نیستیم ما تولید کننده خودرو هستیم. خودروساز کسی است که طراحی میکند و صاحب موتور و شاسی و گیربکس است. سرهم کردن قطعات خودروسازی نیست. البته من نمیخواهم خدمات همکارانم را در صنعت خودرو نادیده بگیرم
40 درصد افزایش تولید
در پایان 9ماهه سال جاری میزان تولید ما به اندازه 12ماهه سال گذشته بوده است؛ چیزی حدود 38 درصد افزایش تولید داشتیم. با روند موجود تا پایان سال حدود 40 درصد افزایش تولید نسبت به سال گذشته خواهیم داشت.